2013/05/09, 10:36 PM
بچه ها امروز ساعت هفت نگارخانه بودم.... چند تا آقا دم در واستاده بودند كه گفتند تعطيله، بسته شده!!!!
منو ميگي..... گفتم ولي من با هماهنگي اومدم ، به من گفتند تا هشت بأزيد
خلاصه از من إصرار از أونا انكار بعد همين كه گفتم از طرف انجمن ام اس اومدم دلم ميخواست آثار بچه ها رو ببينم، يه خانم مهربوووون نميدوونم از كجا پيدا شد به اون آقاها گفت درو باز كنيد بزاريد ببينند
منم كلي ازش تشكر كردم...خيلي خانم بود
واقعا دستتووون درد نكنه....خيلي لذت بردم، كارا همش عالي بووود
تو دفتر هم به اسم maz يادگاري نوشتم
منو ميگي..... گفتم ولي من با هماهنگي اومدم ، به من گفتند تا هشت بأزيد
خلاصه از من إصرار از أونا انكار بعد همين كه گفتم از طرف انجمن ام اس اومدم دلم ميخواست آثار بچه ها رو ببينم، يه خانم مهربوووون نميدوونم از كجا پيدا شد به اون آقاها گفت درو باز كنيد بزاريد ببينند
منم كلي ازش تشكر كردم...خيلي خانم بود
واقعا دستتووون درد نكنه....خيلي لذت بردم، كارا همش عالي بووود
تو دفتر هم به اسم maz يادگاري نوشتم