[marmar]

اصولا كار كردن خيلي خوبه. من ازش لذت ميبرم. ولي با ام اس يه كم سختيهاي خودش رو داره.
من كه كلافه شدم. اينجا هيچكس درك نمي كنه منو.
بعضي روزها كاملا بي حوصله ام . يا اينكه پاهام اذيته نمي تونم خيلي بشينم . يا احساس ميكنم مرخصي لازم دارم. يا از سرو صدا ي زياد و حرف زدنهاي زياد كلافه ميشم.
ولي چون كسي مريضي منو نمي دونه مجبورم مخفي كنم. و به خودم فشار بيارم. . و اينها منو اذيت مي كنه خيلي.

[ارزو]

خيلي سخته كار خوب پيدا كردن براي آدم حساس
من هيچ وقت بيكار نبودم ،هميشه مشغول .الانم كار پاره وقت دارم اما به نظرم بيكاري براي ماها خيلي مناسب نيست.براي من كه كلافه كنندست.

[edarzi]

به نظر منم بیکاری خیلی بیشتر آدم رو مریض می کنه!.... ولی باید کاری باشه که زیاد استرس نداشته باشه و آدمو خسته نکنه...(انگار اومدم تو یه سوپر مارکت که کار می فروشن و ... )
جایی که الان مشغول به کارم تقریبا این خصوصیات رو داره .... کسی هم که باهاش کار می کنم خیلی هوامو داره ...مخصوصا از وقتی فهمیده که ام اس دارم رعایت حالم رو می کنه. ولی خوب پشتوانه ای از لحاظ اینکه بتونم همیشه اینجا باشم یا نه وجود نداره..

[ساغر]

مگه تو ایران کار بدون استرس هم پیدا میشه؟هرکاری به نوبه خودش گرفتاریایی داره.مشکل اینجاس که کسی تو محل کار درکمون نمیکنه .من تو اداره فقط معاونمون بام خیلی خوبه.رئیس هم گاهی خوبه گاهی قاط میزنه.کارمندا که نگو دیوانه میکنن

[yas]

بنظر منم بیکاری بده
من شیمی خوندم فردا میشه 6 سالگرد بیکاریم
وقتی فارغ التحصیل شدم 7 ترمه دنبال کار بودم توی اگهی ها سایتها و ... حتی بخاطر یه نفر شده بود میرفتم امتحان میدادم بعد یه سال تشخیص ام اس برام دادن ولی بازم کوتاه نیومدم رفتم دوره علوم ازمایشگاهی بعد تهران دنبال مدکرش 24 ساعت مینشستم تا برسم تهران دو روز بودم اونجا برمیگشتم امپول میزدم و فرداش باز میرفتم تهران دوره سختی بود بعدش رفتم شهرهای همجوار از این ازمایشگاه به اون ازمایشگاه هیشکی منو نخواست
یکی در اخر بهم زنگ زد رفتم کار کردم ده روزی بعد با پارتی کسی دیگه رو جیگزینم کردن من رفته بودم خوابگاه ولی با اینکار برگشتم خونه
رفتم نقاشی درس دادم تو خونه ولی همسایه نقاش ماهری بود هیشکی منو تحویل نمیگرفت بیخیالش شدم و...
الان دیگه کلا بیخیال کار شدم اعصابم خراب شد برا همین ولی تا پارتی نباشه کار نیست دیگه حوصله هیچیو ندارم

[رنگین کمان]

سختی این که آدم بیکار باشه و کار مناسب با اوضاع و احوالش رو پیدا نکنه به جای خودش ولی این که بعضی ها مدام به آدم میگن پس کی می ری سر کار؟ تو خونه موندی اذیت نمی شی؟ و.... خیلی خیلی بیشتر آدمو اذیت می کنه

[ارزو]

دقيقا با سميرا موافقم.منم اصلا دوست ندارم جايي برم چون همش ميپرسن درست تموم شد؟.سركار نميري؟كلافه ام تا دانشجو بودم سركار الان كه فارغ التحصيل هي دنبال كار

[yas]

من 6 سال تحمل کردم
کلا از همه فراریم بیشترا میان کلاس بچه هاشون رو میذارن و من بدبخت چی بگم میگن وای هنوز نرفتی سرکار شوهر نکردی ارشد نخوندی ؟

برا همین سعی میکنم فرار کنم تا ازم بپرسن البته قبلا اینطور نبودم هی بهم گفتن کلافه شدم کار گیر نمیاا تا پارتی نباشه این حرف امروز منه وقتی ازم میپرسن

[maede]

واااااااااااااي بيكاري خيلي بده اما كار پيدا نميشه كه خيلي دوست دارم برم سركار يه كارخوب

[بنده خدا]

من ی کار دارم آخره استرسه ولی رفتم پیش دکترم چندتا قرص بیخیال کننده داده بخورم که دیگه کار که هیچ عمرا چیزای دیگه هم بهم استرس وارد کنه
دوستانی هم که جویای کار هستند حداقل آمار بدن چه مدرکی دارن،چه توانایی هایی دارن که اگر دوستان مشغول بکار پیشنهاد کاری بهشون شد بتونن معرف باشند.