2024/06/17, 03:29 PM
(2024/06/17, 12:37 AM)asal1997 نوشته است: الان که دارم این متنو تایپ میکنم چشمام خیس اشکن و قبلم پر از درد و غرورم مچاله شده . من یه دندانپزشک ۲۶ ساله هستم و با وجود ظاهر زیبا و شرایط مالی خوبی که دارم تمام خواستگارایی که داشتم با بهترین موقعیتا با شنیدن مریضیم جا زدن و رفتن .
چند ماهیم بود که دلبسته یه پسر دندانپزشک شده بودم که اونم بعد از شنیدن اسم ام اس رفت ...
با وجود اینکه بهش گفتم بین خودمون بمونه به خانوادش گفت و خانوادش مانع شدن ....
گول ابراز علاقه هارو نخورید وقتی که بشنون میرن
دیگه بهم چندین و چندبار ثابت شده که تو جامعه امروزی صداقت جواب نمیده و باید پا بزاری روی وجدانت و چیزی نگی . وقتی که خودت احساس بیمار بودن نداری و ۱۰ ساله کوچکترین مشکلی نداشتی و حتی از همکارایی که سالمن بیشتر کار میکنی و اکتیوتری برای چی باید غرور خودتو له کنی و خودتو بیمار معرفی کنی و منتظر بمونی که آیا این پسرهستش که تو رو میپذیره یا نه .
دلم گرفته بود خواستم با یه نفر درد ودل کنم ولی خب هیچکس از دوستام قضیه ام اسمو نمیدونن این شد که اینجا نوشتمش
سلام
روزگار همین شکلیه
یه تجربه یه دوستانه این که از هیچ درخواستی نداشته باشید
آدم ها همین شکلی هستند
اگر فکر کنید به خاطر بیماری باهاتون مهربان تر رفتار میکنند به خودتون آسیب میزنید
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر می شود
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
لحظهی عزیمت تو ناگزیر می شود
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!