ارسالها: 304
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Apr 2013
تشکر های اهدا شده: 2542
تشکر های دریافت شده :2930 بار در 667 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : مارلا - Novartis
محل سکونت : تهران
(2016/02/19, 07:39 PM)sarantino نوشته است: سارینا
من حدود 6 ساله که ربیف 44 مصرف میکنم.
بعد از تزریق همچنان دچار تب و لرز و سر درد میشم. ( گاهی خیلی شدیده و تا روز بعد ادامه داره ... اما گاهی هم با یک قرص استامینوفن دردم کاملا بر طرف میشه)
ایا بنظر شما این غیر عادی نیست که من با گذشت 6 سال هنوز این عوارض رو دارم؟؟
حس بدی دارم وقتی مسکن مصرف میکنم .. نگران کبد و کلیه هام هستم... ولی متاسفانه اگه مسکن نخورم اصلا نمیتونم کاری بکنم همش میخوابم و از درد به خودم میپیچم.
کسی نیست که با همچین مشکلی مواجه باشه؟
چرا منم دقیقا مشکل شما رو داشتم
تا 6 سال بتافرون زدم و تا دونه آخر تب و لرز و بدن درد داشتم اگر نمی خوردم درد منو از خواب بیدار می کرد خیلی وقتا هم فرداش سردرد میگرنی داشتم....
من فکر نمی کنم غیر طبیعی باشه
چون می گن معمولا بدن عادت می کنه ولی در مورد همه صادق نیست
عوارض اینترفرون ها همین تب و لرز و بدن درد دیگه...
نگران کبد و کلیه ها هم نباشید استامینوفن ساده کم ضررترین مسکن هست
با پزشکتون هم مشورت کنید
ارسالها: 271
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Mar 2014
تشکر های اهدا شده: 1809
تشکر های دریافت شده :4195 بار در 1125 پست
سال تشخيص بيماري : 1392
دكتر معالج : دکتر حسين اشرفيان
داروي مورد استفاده : زیفرون - زیست دارو دانش
محل سکونت : کرج
2016/02/19, 10:10 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/02/19, 10:11 PM، توسط majid1.)
شاید باورتون نشه من کلا شاید یک ماه هم قرص استامینفون قبل از تزریقم نخورم ، برای همینم هست احساس میکنم شش سال استا مینفون خوردن طبیعی نیست
البته شایدم بدن هر کسی نسبت به این آمپولها ی جور واکنش نشون نمیده.
سرگذشت من
سر گذشتی بود
که اشتباها بر من گذشت.
ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1541 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
شاید ربیف با سایر داروها فرق داشته باشه مثلا برای اکتوریف من دارویی نمی خورم در مورد رسیژن هم کمتر دیدم کسی مسکن بخوره ولی برای ربیف خیلی کم دیدم کسی مسکن نخوره!
حتی تووی رویاتم...؟!
ارسالها: 4
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
تشکر های اهدا شده: 1
تشکر های دریافت شده :17 بار در 6 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : دكتر صحرائيان
داروي مورد استفاده : ربیف
محل سکونت : ايران. تهران
2016/04/26, 10:30 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/04/27, 09:58 PM، توسط hadisss.)
سلام
دوستان عزیز! این ربیف نازنین که من م یزنم هر بار یه علامتی داره. دیشب که تزریق کردم درد بدی در مثانه ام ایجاد شده که دفع رو ( گلاب به روتون) دردناک کرده. قبل از عید هم آزمایش داده بودم و عفونت ادراری نداشتم. کسی تجربه مشابهی داره؟!
ارسالها: 2
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2016
تشکر های اهدا شده: 0
تشکر های دریافت شده :0 بار در 0 پست
سال تشخيص بيماري : ١٣٩٤
دكتر معالج : اعتمادي فروشایگان نژاد
داروي مورد استفاده : ربیف
محل سکونت : ایران
دوستان عزیز سلام.
من مدت 10ماه است که دارم ربیف میزنم .تقریبا همیشه سردرد دارم.دکترها دلیل قاطعی بهم نمیگند.فقط میگن ربطی به ام اس نداره.
خودم فکر میکنم از عوارض ربیف است.
شما چنین تجربه ای ندارید؟
ارسالها: 43
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2015
تشکر های اهدا شده: 450
تشکر های دریافت شده :517 بار در 96 پست
سال تشخيص بيماري : 1381
دكتر معالج : دکتر وحید شایگان نژاد
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : اصفهان
2016/11/30, 10:12 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2016/11/30, 10:14 PM، توسط سارا ی.)
(2016/11/30, 09:51 PM)فرح ناز نوشته است: دوستان عزیز سلام.
من مدت 10ماه است که دارم ربیف میزنم .تقریبا همیشه سردرد دارم.دکترها دلیل قاطعی بهم نمیگند.فقط میگن ربطی به ام اس نداره.
خودم فکر میکنم از عوارض ربیف است.
شما چنین تجربه ای ندارید؟
سلام
من حدود 11-12سال ربیف میزدم و خیلی از آمپولش راضی بودم و اصلا با زدن این نوع آمپول سردرد نداشتم .فقط یادمه همون اوایل که شروع کردم به تزریق یه کم تب میکردم و بی حال بودم. در کل خیلی آمپول خوبیه.فقط سعی کنید تو یه ساعت مشخص بزنید.
امیدوارم شما هم سر دردتون بهتر بشه.
ارسالها: 514
موضوعها: 4
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 833
تشکر های دریافت شده :2026 بار در 653 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : ***فرشته جون***
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : اصفهان
(2016/11/30, 09:51 PM)فرح ناز نوشته است: دوستان عزیز سلام.
من مدت 10ماه است که دارم ربیف میزنم .تقریبا همیشه سردرد دارم.دکترها دلیل قاطعی بهم نمیگند.فقط میگن ربطی به ام اس نداره.
خودم فکر میکنم از عوارض ربیف است.
شما چنین تجربه ای ندارید؟
از عوارض ربیفه. منم باهاش سردرد داشتم
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم
ارسالها: 984
موضوعها: 23
تاریخ عضویت: Aug 2013
تشکر های اهدا شده: 14820
تشکر های دریافت شده :15250 بار در 3333 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر فرشته اشتری
داروي مورد استفاده : ریتوکسی ماب
محل سکونت : تهران
(2016/11/30, 09:51 PM)فرح ناز نوشته است: دوستان عزیز سلام.
من مدت 10ماه است که دارم ربیف میزنم .تقریبا همیشه سردرد دارم.دکترها دلیل قاطعی بهم نمیگند.فقط میگن ربطی به ام اس نداره.
خودم فکر میکنم از عوارض ربیف است.
شما چنین تجربه ای ندارید؟
سردرد جز عوارض اینترفرون ها هست که مثل همه عوارض دارویی ممکنه ی نفر تجربه کنه و ی نفر دیگه نه
باید کاری کنی، آروم بگیرم
ارسالها: 11
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2016
تشکر های اهدا شده: 2
تشکر های دریافت شده :18 بار در 7 پست
سال تشخيص بيماري : 1373
دكتر معالج : درحالحاضر: هیچکس
داروي مورد استفاده : ربیف
محل سکونت :
سلام به همه دوستان خوبم. امیدوارم تجربه من بتونه به شما کمک کنه. البته اونچه مینویسم تجربه منه و نباید به همه تعمیمش داد. حدود هیجده سال بود که به ام اس مبتلا بودم و با وجود اینکه بیماریمو از همون اول می دونستم دارو مصرف نکردم. اما متاسفانه بعد از آخرین حملهام درمان پالس گرفتم و بعدش هم بلافاصله تزریق ربیف رو شروع کردم. ای کاش اطلاعاتم در اون زمان اونقدر بود که این کار رو نمی کردم چون به دلیل حساسیت به اینترفرون انواع و اقسام عارضهها رو تجربه کردم و ربیف حقیقتاً داروی سنگینی هست و معمولاً در ردهبندی بعد از آونکس، بتاسرون و کوپاکسون قرار میگیره. از جمله عوارضی که تجربه کردم عبارت هستند از: از دست دادن بیش از 10 کیلو وزن در عرض 6 ماه (37 کیلو شدم!!!) ، مشکل شدید تنفسی به خصوص قطع تنفس در خواب، درد شدید و طاقت فرسای استخوان و عضله در تمام هفته، خستگی کشنده، افسردگی، ضعف و بیحالی دائمی، سرگیجههای روزانه، عدم تحمل بوها و صداها، و خصوصاً از بین رفتن بافت چربی و عضله بعد از سه سال در چهار منطقه بدن و نیاز به عمل جراحی در این مناطق برای ترمیم بافت های از دست رفته و (چون وزنم خیلی کم بود فقط میتونستم در چند منطقه تزریق داشته باشم و طبیعیه که این اتفاق میافتاد)... خلاصه، زمانی فرا رسید که با متخصص جدیدی آشنا شدم که برخلاف سایر متخصصین محترم، تشویقم کرد تا از روش های دیگهای بیماریمو کنترل کنم و گفت اگه شرایطت خوب بود دارو رو قطع می کنم چون این کیفیت زندگی پایین و وضعیت بده که تو رو ناتوان می کنه نه ام اس! اما تجربه قطع داروی من خیلی جالب بود. مینویسم شاید کمکی باشه. این پزشک عزیز، به من گفت همونطور که بدن رو آروم آروم به این دارو عادت دادی و حتی دستورالعمل تزریقش هم هرگز ناگهانی نیست، قطع ناگهانی دارو هم می تونه فاجعه بار باشه، به حمله و تشنج تبدیل بشه و باید کم کم قطع بشه و خیلی از کسانی که دارو رو قطع کردن و حمله داشتن، به خاطر قطع ناگهانی دارو بوده نه حمله بیماری. دستوری که ایشون داد (و مورد تایید 95 درصد پزشکای دیگه نبود که البته برای من مهم نبود چون می خواستم زنده بمونم) عبارت بود از: اول دوز تزریق رو کم می کنی یعنی به جای 44 میکروگرم در هفته، به مدت سه ماه، 22 میکروگرم در هفته میزنی. اگر حملهای نداشتی، به مدت سه ماه دیگه از تعداد دفعات تزریق کم میکنی یعنی به جای سه بار 44 میکرگرم در هفته ، 2 بار 22 میکروگرم در هفته میزنی. باز هم اگه حملهای نبود برای سه ماه هفتهای یک بار 22 میکروگرم تزریق میکنی و نهایتا دارو قطع میشه (تاکید میکنم که این روش رو پزشک من با توجه به شرایطم داد. شما لطفا سرخود و بدون نظر پزشکتون چنین کاری نکنین). به این روش که عمل کردم به مرور عوارض کمتر شد و هرچه دارو کمتر میشد عوارض بیشتری از بین میرفت تا روزی که دارو قطع شد. ولی یک نکتة جالب در تجربه من این بود که حتی در پایین ترین میزان تزریق و دوز دارو، یک عارضه هرگز از بین نرفت: درد شدید ماهیچه و استخوان در طول هفته! و فقط پس از قطع کامل مصرف دارو ناپدید شد. در حال حاضر خیلی خوبم و بعد از 22 سال ابتلا به ام اس، به تنها چیزی که اهمیت نمی دم ام اس هست و میدونم اگه من خیلی بزرگش نکنم، اون کاری به کار من نداره...
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23485 بار در 6265 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
2017/01/20, 04:18 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2017/01/20, 04:19 PM، توسط nahid.)
دوست عزیز ، همون طور که خودتون هم گفتید این تجربه مختص شماست که به اینترفرون ها حساسیت دارید و نمیشه به دیگران تعمیم داد.
ولی با توجه به نوشته ها و گفته های دوستانی که ربیف مصرف میکردند و مصرف میکنند ، در مدت بیش از 7 سال که از عمر این سایت میگذره ، میشه فهمید که ربیف یکی از بهترین آمپول های ام اس بوده در بین داروهای تزریقی ام اس .
امروزه داروهایی غیر از اینترفرون ها هم هست ، داروهای خوراکی هم هست ، اگر دارویی برای کسی اثربخش نبود داروهای دیگری هم وجود دارن که ام اس رو تحت کنترل در بیارن.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد