ارسالها: 823
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Oct 2013
تشکر های اهدا شده: 15393
تشکر های دریافت شده :19999 بار در 7821 پست
سال تشخيص بيماري : 1390
دكتر معالج : دکتر احمدی و دکتر آشتیانی
داروي مورد استفاده : دیفوزل
محل سکونت : همینجا
به اندوه خود لبخند بزن...
ارسالها: 119
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Nov 2012
تشکر های اهدا شده: 54
تشکر های دریافت شده :870 بار در 246 پست
سال تشخيص بيماري : 83
دكتر معالج : ایزدی
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
من خیلی راضیم چون خودم کار تزریق را انجام میدهم
ارسالها: 145
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Aug 2014
تشکر های اهدا شده: 1822
تشکر های دریافت شده :1465 بار در 599 پست
سال تشخيص بيماري : 82
دكتر معالج : دکتر زهرا نیکنام
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : شیراز
صبر کن سهراب! آری… تو راست می گویی آسمان مال من است پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن، بر دل سنگ زمین جای من است؟! من نمی دانم که چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
تشکر های اهدا شده: 175
تشکر های دریافت شده :70 بار در 23 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : اعتمادی فر
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
من ازشون راضی هستم اما از وقتی توی دانشگاه گفتن هرکس بهتون امپول میزنه دستکش داشته باشه ومن بهشون گفتم اما ایشون توجهی نکردن خیلی می ترسم و وقتی میرم استرس دارم!
ارسالها: 19
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Sep 2014
تشکر های اهدا شده: 175
تشکر های دریافت شده :70 بار در 23 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : اعتمادی فر
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت :
به نظرتون من باید چیکار کنم،اصلا این موضوع مهمه!
ارسالها: 533
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: Jul 2014
تشکر های اهدا شده: 1498
تشکر های دریافت شده :1541 بار در 610 پست
سال تشخيص بيماري : 93
دكتر معالج : متخصص
داروي مورد استفاده : اکتوریف
محل سکونت :
(2014/12/18, 12:47 AM)سارا19 نوشته است: به نظرتون من باید چیکار کنم،اصلا این موضوع مهمه!
زیاد فکرتو مشغول این چیزا نکن کسایی که آمپول میزنن معمولا دستاشون رو خوب میشورند آخه خودشونم خوششون نمیاد با این دست بخوان مثلا صورتشون رو بخارونند یا چیزی بخورند
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23509 بار در 6274 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
من معمولا خودم میزنم ، این دفعه آمپول نداشتم باید میرفتم همون روز می خریدم ، گفتم بعد از خرید برم یه درمانگاه. تا گفتم سینووکس ، گفت اگه مسئولیتش با خودت باشه میزنم ، اگه افتاد شکست و هر چیزی پیش بیاد با خودت !
منم هاج و واج ، گفتم خانم مث آمپولای دیگس فقط نباید تکونش بدین همین ! میخوای خودم آمادش کنم ؟ گفت میدونم سینووکس چیه بلدم ولی مسئولیتش با خودت.گفتم باشه.
بیماری که تخت روبرو بود گفت مگه چیه آمپولت که میگه اگه بشکنه ؟ ویتامینه ؟ گفتم نه ... چیزی نیست . وقتی رفت گفتم ببینید خانمه چی گفت !
گفت آمپولت رو چند خریدی ؟ وقتی فهمید با بیمه هر چهار تاش میشه 24 تومن ، گفت یکی از بیمارا اومد اینجا آمپول از دستم افتاد شکست ، اونم جیغ و فحاشی و ... آخرش 370 هزار از من گرفت .در صورتی که میشد گواهی شکسته شدن از این درمانگاه بگیره ببره بیمه تایید کنن بهش یه دونه بدن. برای همین به شما اینطور گفتم !
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 1,078
موضوعها: 9
تاریخ عضویت: Jun 2013
تشکر های اهدا شده: 28928
تشکر های دریافت شده :27311 بار در 6119 پست
سال تشخيص بيماري : 1391
دكتر معالج : دکتر کمال باستانی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : بهبهان
در تایید حرف ناهید در رابطه با نامه بگم:
من یه بار خواستن بهم پالس بدن. توی بخش کارا بستریم رو انجام دادم. آنزیوکت هم به دستم زدن و آزمایش خون و ادرار هم ازم گرفتن
قبل از اومدن جواب آزمایشم پرستار کورتون رو توی سرم حل کرد و برام آماده کرد که دقایقی بعدش جواب آزمایشاتم حاضر شد و پزشک مغز و اعصابی که اونجا بود با دیدن جواب از اینکه کورتون بهم وصل کنن منو منع کرد
هر چی اصرار کردم آقای دکتر لطفا کورتون بهم وصل کنین و با سختی پزشکم راضی شده یه بار بهم پالس بده، اما دکتره گفتش چون عفونت و یه آیتمای دیگه ت خوب نیستش کورتون نمیدم. همون روز جوابا رو پیش دکتر خودمم بردم و گفت من یه چی میدونستم که مدام میگم پالس برای شما نه و دیگه حق اصرار نداری!
خلاصه یه دونه کورتونم هدر رفت خب
بخش بهم نامه دادن و بردم داروخانه ی بیمارستان و رایگان کورتون دیگه ای بهم دادن
البته این کورتونام هیچ وقت به بدنم دیگه تزریق نشد بنا به همون مساعد نبودن شرایط بدنیم!
اما منظورم اینه که نامه میبرد رایگان جایگزینش داده میشد
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصـــه عشــق شود قصه بیماری من
ارسالها: 3,460
موضوعها: 262
تاریخ عضویت: May 2009
تشکر های اهدا شده: 20628
تشکر های دریافت شده :23509 بار در 6274 پست
سال تشخيص بيماري : 88
دكتر معالج : -
داروي مورد استفاده : تبازیو
محل سکونت : تهران
البته این یه درمانگاه خصوصی بود. نمیدونم قبول میکردن یانه.ولی رفتار اون بیمار خیلی بد بوده که این خانم ترسیده شده بود.
چشم ها را بـایـد شست . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
ارسالها: 18
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2015
تشکر های اهدا شده: 32
تشکر های دریافت شده :50 بار در 20 پست
سال تشخيص بيماري : 90
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
اوایل که سینووکس تزریق میکردم میرفتم درمانگاه و اصلا راضی نبودم.اما بعد که تزریقم یه روز در میون شد ترجیح دادم خودم تزریق کنم اینجوری استرس کمتری متحمل میشم
دردی که انسان را به سکوت وامیدارد
بسیار سنگین تر از دردیست
که انسان را به فریاد وا میدارد.

[/b]