آسيب شناسي نارضايتي جنسيتي (TS)
نويسنده: بهروز معبوديان
اين احساس که ما از چه جنسي هستيم اهميت زيادي دارد و همين احساس است که در نارضايتي جنسيتي (TS) مختل مي شود. ترانس سکسوال (TransSexual) به گروهي از مبتلايان به اختلال هويت جنسي گفته مي شود که پيوسته درصدد کسب خصوصيات ظاهري و آناتوميک جنسي مخالف خود و رهايي از خصوصيات جنسي آناتوميک خود هستند. کسي که اين اختلال را دارد، احساس مي کند که بايد جنسيت ديگري داشته باشد: «يک روح زنانه در بدن يک مرد.» نارضايتي جنسي زن به مرد، زني است که احساس مي کند گويي او مردي است که در کالبد زن گرفتار شده و شديداً دوست دارد ويژگي هاي مردانه را کسب کند و علاقه مند زندگي کردن به سبک مردانه است. نارضايتي جنسيتي مرد به زن، مردي است که احساس مي کند گويي او زني است که در کالبد مرد گرفتار شده است. بسياري از بيماران (TS) در طول زندگي خود، نوعي از اختلال شخصيتي را نشان داده، ولي در برخي از آنها زندگي باثبات نيز ديده مي شود. آنها معمولاً از ظاهر دستگاه تناسلي خود منزجرند و تصور اينکه مجبورند تمامي عمر خود را در اين بدن بمانند آنها را غمگين، نااميد، ناراحت و خشمگين مي کند. افسردگي اين بيماران زمينه ساز اقدام آنها به خودکشي را به عنوان تنها راه رهايي از اين شرايط دشوار مهيا مي سازد.
جنسيت (gender) حالت و طبقه مادام العمر يک موجود زنده به عنوان مذکر يا مونث است و جنس تظاهر جسماني آن است.هويت جنسي gender identity)) به طور طبيعي در حدود 18 ماهگي شکل مي گيرد: طفل مي داند که يک پسر بوده و از دختر متفاوت است و شروع به يادگيري سرگرمي ها و رفتارهاي مردانه کرده و آنها را انجام مي دهد. شروع اين حالت از آغاز تثبيت زبان است. چنين رشدي در خلا صورت نگرفته و به شدت توسط والدين و جامعه تقويت مي شود اما اين فرآيند طبيعي که در اکثر موارد با موفقيت طي مي شود در پاره يي موارد مسير متفاوتي را مي گذراند، به طوري که کودک در مورد تعلق خود به يکي از دو جنس دچار ترديد شده يا کاملاً خود را متعلق به جنس مخالف جنسيت بيولوژيک خود مي داند. چنين وضعيتي معمولاً با رشد کودک ادامه مي يابد اما بر حسب شدت احساس تعلق کودک به جنس مخالف، واکنش هاي خانواده و محيط نسبت به وضعيت کودک و درمان يا عدم درمان ممکن است تدريجاً فروکش کرده يا از شدت آن کم شود و در مواردي نيز به قوت ادامه يافته و به حداکثر شدت خود يعني تقاضاي فرد براي تغيير مشخصات آناتوميک خود به صورت جنسيتي که فرد خود را متعلق به آن مي داند، برسد.
افراد TS در مراحل مختلف زندگي دچار مشکلات عديده مي شوند در محيط خانواده دائماً مورد آزار و اذيت قرار مي گيرند. بررسي هاي نگارنده نشان مي دهد که واکنش تعدادي از والدين در رويارويي با بيماري فرزندان به حدي بود که آنها ترجيح مي دادند فرزندشان بميرد يا خودکشي کند ولي تغيير جنسيت ندهد. در محيط مدرسه اين بيماران از طرف همسالان خود مورد تمسخر قرار گرفته، طرد شده و در پاره يي از موارد مورد آزار جسمي و جنسي قرار گرفته اند. مسوولان مدرسه به دليل ناآگاهي از بيماري به اين افراد انگ منحرف زده و در پاره يي از موارد به محروميت آنها از تحصيل منجر مي شد. چنين شرايطي امکان رشد اجتماعي اين بيماران را دچار مشکل مي ساخت.
در اجتماع هم اين افراد مورد تمسخر و سوءرفتار جسمي و جنسي قرار مي گيرند. بسياري از اين بيماران از حضور در اجتماع دوري مي کنند. امکان ادامه تحصيل آنها در مقاطع بالاتر خصوصاً دانشگاه ها بسيار دشوار است. از سويي اين بيماران به دليل علاقه مندي به مشاغل جنس مخالف خود در پيدا کردن شغل موردنظر دچار مشکل هستند. تلاش متخصصان بهداشت رواني در تغيير شرايط اين افراد موجب شد که در سال 1367 با ارائه آگاهي هاي لازم در خصوص اين بيماران،
امام خميني(ره) وضعيت احکام شرعي اين افراد را طي استفتاي انجام شده و بنابر نظر ايشان مبني بر «مترتب بودن روح بر جسم» اعلام کند. پس از شرايط پيش آمده امکان درمان جراحي اين بيماران بعد از مراجعه آنها به پزشکي قانوني کشور و بررسي هاي تشخيصي لازم و اخذ مجوز با تشخيص اختلال هويت جنسي و ترانس سکسواليسم را ميسر ساخت. از اواخر سال 1379 کميته کشوري «ساماندهي مبتلايان به اختلال هويت جنسي» رسماً کار خود را آغاز کرد. مسووليت کميته حمايتي طرح به دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي سپرده شد. طرح ساماندهي و حمايت از بيماران (TS) از زمستان سال 1380 در مرکز مداخله در بحران هاي اجتماعي شهيد نواب صفوي آغاز شد و امروزه به عنوان تنها مرکز در کشورمان به همين منظور فعاليت دارد.
لذا ضرورت توجه به نکات زير بسيار اساسي است:
بالابردن آگاهي مردم از طريق رسانه هاي ارتباط جمعي در خصوص بيماران TS ، انگ زدايي از بيماران ، حمايت از اين بيماران به منظور انطباق آنها با جنسيت مورد خواست خود، ايجاد نگاه علمي و انساني در مسوولان به جاي نگاه اعتقادي در رويکردشان به بيماران (TS)، حمايت هاي قانوني از بيماران (TS) و پيشگيري از تبعيض و بي عدالتي اعمال شده در جذب اين بيماران در مشاغل دولتي، ارائه خدمات مددکاري و مشاوره ، ارائه آموزش هاي لازم به منظور پيشگيري از رفتارهاي پرخطر، ايجاد و حمايت از NGO هاي فعال در امر حمايت از بيماران TS، ارائه بودجه لازم توسط دولت جهت تامين بخشي از هزينه هاي درماني اين بيماران، ارائه آموزش هايي در خصوص نقش هاي جديد پذيرفته شده بعد از تغيير جنسيت و مهارت هاي اجتماعي لازم، کمک به تامين سرپناه موقت اين بيماران در صورت نداشتن حمايت خانوادگي، ارائه آگاهي هاي لازم به خانواده هاي اين بيماران در پذيرش شرايط دشوار زندگي فرزندان و پيشگيري از طرد آنها.
بهروز معبوديان
روزنامه اعتماد، شماره 1481 به تاريخ 12/6/86، صفحه 8 (گزارش اجتماعي)
این مطلب رو گذاشتم چون یکی به من پیام داد و خوب به این مشکل مبتلا بود ! راستش چیز دیگه ای واسه گفتن ندارم ...
نويسنده: بهروز معبوديان
اين احساس که ما از چه جنسي هستيم اهميت زيادي دارد و همين احساس است که در نارضايتي جنسيتي (TS) مختل مي شود. ترانس سکسوال (TransSexual) به گروهي از مبتلايان به اختلال هويت جنسي گفته مي شود که پيوسته درصدد کسب خصوصيات ظاهري و آناتوميک جنسي مخالف خود و رهايي از خصوصيات جنسي آناتوميک خود هستند. کسي که اين اختلال را دارد، احساس مي کند که بايد جنسيت ديگري داشته باشد: «يک روح زنانه در بدن يک مرد.» نارضايتي جنسي زن به مرد، زني است که احساس مي کند گويي او مردي است که در کالبد زن گرفتار شده و شديداً دوست دارد ويژگي هاي مردانه را کسب کند و علاقه مند زندگي کردن به سبک مردانه است. نارضايتي جنسيتي مرد به زن، مردي است که احساس مي کند گويي او زني است که در کالبد مرد گرفتار شده است. بسياري از بيماران (TS) در طول زندگي خود، نوعي از اختلال شخصيتي را نشان داده، ولي در برخي از آنها زندگي باثبات نيز ديده مي شود. آنها معمولاً از ظاهر دستگاه تناسلي خود منزجرند و تصور اينکه مجبورند تمامي عمر خود را در اين بدن بمانند آنها را غمگين، نااميد، ناراحت و خشمگين مي کند. افسردگي اين بيماران زمينه ساز اقدام آنها به خودکشي را به عنوان تنها راه رهايي از اين شرايط دشوار مهيا مي سازد.
جنسيت (gender) حالت و طبقه مادام العمر يک موجود زنده به عنوان مذکر يا مونث است و جنس تظاهر جسماني آن است.هويت جنسي gender identity)) به طور طبيعي در حدود 18 ماهگي شکل مي گيرد: طفل مي داند که يک پسر بوده و از دختر متفاوت است و شروع به يادگيري سرگرمي ها و رفتارهاي مردانه کرده و آنها را انجام مي دهد. شروع اين حالت از آغاز تثبيت زبان است. چنين رشدي در خلا صورت نگرفته و به شدت توسط والدين و جامعه تقويت مي شود اما اين فرآيند طبيعي که در اکثر موارد با موفقيت طي مي شود در پاره يي موارد مسير متفاوتي را مي گذراند، به طوري که کودک در مورد تعلق خود به يکي از دو جنس دچار ترديد شده يا کاملاً خود را متعلق به جنس مخالف جنسيت بيولوژيک خود مي داند. چنين وضعيتي معمولاً با رشد کودک ادامه مي يابد اما بر حسب شدت احساس تعلق کودک به جنس مخالف، واکنش هاي خانواده و محيط نسبت به وضعيت کودک و درمان يا عدم درمان ممکن است تدريجاً فروکش کرده يا از شدت آن کم شود و در مواردي نيز به قوت ادامه يافته و به حداکثر شدت خود يعني تقاضاي فرد براي تغيير مشخصات آناتوميک خود به صورت جنسيتي که فرد خود را متعلق به آن مي داند، برسد.
افراد TS در مراحل مختلف زندگي دچار مشکلات عديده مي شوند در محيط خانواده دائماً مورد آزار و اذيت قرار مي گيرند. بررسي هاي نگارنده نشان مي دهد که واکنش تعدادي از والدين در رويارويي با بيماري فرزندان به حدي بود که آنها ترجيح مي دادند فرزندشان بميرد يا خودکشي کند ولي تغيير جنسيت ندهد. در محيط مدرسه اين بيماران از طرف همسالان خود مورد تمسخر قرار گرفته، طرد شده و در پاره يي از موارد مورد آزار جسمي و جنسي قرار گرفته اند. مسوولان مدرسه به دليل ناآگاهي از بيماري به اين افراد انگ منحرف زده و در پاره يي از موارد به محروميت آنها از تحصيل منجر مي شد. چنين شرايطي امکان رشد اجتماعي اين بيماران را دچار مشکل مي ساخت.
در اجتماع هم اين افراد مورد تمسخر و سوءرفتار جسمي و جنسي قرار مي گيرند. بسياري از اين بيماران از حضور در اجتماع دوري مي کنند. امکان ادامه تحصيل آنها در مقاطع بالاتر خصوصاً دانشگاه ها بسيار دشوار است. از سويي اين بيماران به دليل علاقه مندي به مشاغل جنس مخالف خود در پيدا کردن شغل موردنظر دچار مشکل هستند. تلاش متخصصان بهداشت رواني در تغيير شرايط اين افراد موجب شد که در سال 1367 با ارائه آگاهي هاي لازم در خصوص اين بيماران،
امام خميني(ره) وضعيت احکام شرعي اين افراد را طي استفتاي انجام شده و بنابر نظر ايشان مبني بر «مترتب بودن روح بر جسم» اعلام کند. پس از شرايط پيش آمده امکان درمان جراحي اين بيماران بعد از مراجعه آنها به پزشکي قانوني کشور و بررسي هاي تشخيصي لازم و اخذ مجوز با تشخيص اختلال هويت جنسي و ترانس سکسواليسم را ميسر ساخت. از اواخر سال 1379 کميته کشوري «ساماندهي مبتلايان به اختلال هويت جنسي» رسماً کار خود را آغاز کرد. مسووليت کميته حمايتي طرح به دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي سپرده شد. طرح ساماندهي و حمايت از بيماران (TS) از زمستان سال 1380 در مرکز مداخله در بحران هاي اجتماعي شهيد نواب صفوي آغاز شد و امروزه به عنوان تنها مرکز در کشورمان به همين منظور فعاليت دارد.
لذا ضرورت توجه به نکات زير بسيار اساسي است:
بالابردن آگاهي مردم از طريق رسانه هاي ارتباط جمعي در خصوص بيماران TS ، انگ زدايي از بيماران ، حمايت از اين بيماران به منظور انطباق آنها با جنسيت مورد خواست خود، ايجاد نگاه علمي و انساني در مسوولان به جاي نگاه اعتقادي در رويکردشان به بيماران (TS)، حمايت هاي قانوني از بيماران (TS) و پيشگيري از تبعيض و بي عدالتي اعمال شده در جذب اين بيماران در مشاغل دولتي، ارائه خدمات مددکاري و مشاوره ، ارائه آموزش هاي لازم به منظور پيشگيري از رفتارهاي پرخطر، ايجاد و حمايت از NGO هاي فعال در امر حمايت از بيماران TS، ارائه بودجه لازم توسط دولت جهت تامين بخشي از هزينه هاي درماني اين بيماران، ارائه آموزش هايي در خصوص نقش هاي جديد پذيرفته شده بعد از تغيير جنسيت و مهارت هاي اجتماعي لازم، کمک به تامين سرپناه موقت اين بيماران در صورت نداشتن حمايت خانوادگي، ارائه آگاهي هاي لازم به خانواده هاي اين بيماران در پذيرش شرايط دشوار زندگي فرزندان و پيشگيري از طرد آنها.
بهروز معبوديان
روزنامه اعتماد، شماره 1481 به تاريخ 12/6/86، صفحه 8 (گزارش اجتماعي)
این مطلب رو گذاشتم چون یکی به من پیام داد و خوب به این مشکل مبتلا بود ! راستش چیز دیگه ای واسه گفتن ندارم ...
Free chees is found on the mousetrap
To catch anything you want you must pay it's worth
To catch anything you want you must pay it's worth