[الی کوچولو]

حمله اول من که بی حسی پاها و دستم بود اولش با تاری دید چشم چپم بود و حمله دوم دوبینی و بی حسی دست راست. دوبینی خیییلی بدتر از تاری دید بود و همونطور که دوستان گفتند موقع رد شدن از خیابون و کارهای دیگه خیلی مشکل پیش می اومد.در هر دو تا حمله من با پالس مشکل چشمم برطرف شد.

[nafiseh456]

من ۹ساله که ام اس دارم ولی تا حالا نشده که تاری دید داشته باشم و حتی یه بارم تجربه نکردم اما ۲،۳بار دوبینی داشتم و یک بارم یه لکه ی سیاه جلوچشم چپم بود که هیچی رو نمیدیدم و با پالس بعد یک ماه درمان شد و خوب شدم

[مهسا24]

بیماری من با تاری یک چشم دو سال پیش شروع شد مثل این بود که که پرده جلوی چشم گذاشتن

[مریییم]

بنظر من تاری دید رو اگر جدی نگیری خیلی زود پیشرفت میکنه
خیلی هم دیر چشمات مثل سابق میشه
گاهی اوقاتم که کلا باهات میمونه

---

هیچ کدوم از حملاتم مثل تاری چشمم برام عذاب آور نبود
چون هر جا رو نگاه میکردم چشمم تار میدید
یه ساعتایی از روز مثل عصرها تاریم بیشتر میشد

[احسان007]

سلام به همه دوستان.
مادر من 57 سالشه.3 هفته پیس تاری و درد چشم راست پیدا کرد که بعد از مراجعه به چندتا چشم پزشک به دکتر مغز و اعصاب ارجاع داده شدیم.باگرفتن mri مغز دکترش گفت به نظر طبیعیه و واسه التهاب و دردچشمش 6 تا متیل پرودنیزولون 500 mg تجویز کرد(روزی 2 تاشو تو سرم میزدیم و 3 روز پشت سرهم) عوارض دارو تا یه هفته کلافش کرد وبعد از اون نوار vep چشمش رو گرفتیم که التهاب جزیی رو تایید میکرد(اگرچه دکترگفت خیلی غیرطبیعی نیس)الان بعداز گذشت 2 هفته ازتجویز دارو درد چشم رفع شد ولی تاری پابرجاسِ.الان مدام سر درد داره و گاهی تو فک راستش و لثه هاش احساس سوزش و دردمیکنه.دیروز چند ساعتی احساس میکرد سرش حالت کرهی و بیحسی داره و سرگیجه داشت که بعدش خوب شد.مادر من به شدت بی روحیس.اگرچه دکتر هنوز ام اس رو تایید نکرده اما میدونم اگه خدای نکرده دچار شده باشه خودشو میبازه.من بهش میگم همه اینا از عوارض داروهاست.لطفا کمکم کنید که به شدت دست تنهام.ایا عوارض این دارو شامل این چیزا که گفتم هم میشه؟تا کی باید منتظر عوارض باشم و اگه ام اس هست کی سایر اندام ها درگیر میشه؟راستی مادر من 1 ماهه پیش مکه بود.شنیدم ویروس هم باعث التهاب عصب بینایی میشه.ممکنه از اونجا دچار شده باشه.ممنون میشم اگه جواب سوالامو بدین

[nahid]

آقا احسان ، التهاب عصب بینایی فقط در اثر ام اس نیست .اگه ام آر آی عادی بوده پس به ام اس فکر نکنید. اگر هم باشه مگه حتما باید اعضای دیگه بدن هم درگیر بشه ؟! اینطور نیست که ام اس آدم رو از کار بندازه.
در ایران خیلی از مبتلایان نوع شماره 1 رو دارن که هر از گاهی ممکنه اونم ممکنه یه عارضه داشته باشن که همه عارضه ها زود گذره و بعد از مدتی فروکش میکنه. بعضیها هم چندین ساله هیچ حمله و عودی ندارن.
کورتون عوارضی داره که تا مدتی فرد درگیرش هست ، باید نمک و شیرینی و چربی رو فعلا حذف کنید .

---

تاری چشم بعضی وقتها زودتر به حالت اول بر میگرده بعضی وقتها دیرتر.
روحیه نقش خیلی خیلی مهمی در بهبود هر بیماریی داره.

[hadisss]

توی یکسال و نیمی که ام اس دارم تا حالا مشکل بینایی از بابت ام اس نداشتم
تا اینکه یکی دوهفته س یه چشمم تار شده
نمی تونم بفهمم از ضعف چشممه یا از ام اس. عینکی هستم
همچی بگی نگی نگران شدم
دکترم قبلا به خاطر یه التهاب بزرگ که توی یه نیمکره از مغزمه و پشت اعصاب بیناییم هم امتداد داره پیش بینی کرده بود که ممکنه بعدا مشکل بینایی هم پیدا بشه
عصر نوبت چشم پزشک دارم
و واقعا نمی تونم درک کنم این تاری رو
چشمم سنگین شده و دردناک
و تار
حتی با عینک تاره
نمی دونم بگم کاش از ضعف چشمم باشه چون اینم اصلا خوب نیست که هی نمره چشمم بره بالا
نمی تونمم بگم کاش از ام اس باشه
نیگرانم

[kohedard]

[quote='hadisss' pid='434836' dateline='1402306042']
توی یکسال و نیمی که ام اس دارم تا حالا مشکل بینایی از بابت ام اس نداشتم
تا اینکه یکی دوهفته س یه چشمم تار شده
نمی تونم بفهمم از ضعف چشممه یا از ام اس. عینکی هستم
همچی بگی نگی نگران شدم
دکترم قبلا به خاطر یه التهاب بزرگ که توی یه نیمکره از مغزمه و پشت اعصاب بیناییم هم امتداد داره پیش بینی کرده بود که ممکنه بعدا مشکل بینایی هم پیدا بشه
عصر نوبت چشم پزشک دارم
و واقعا نمی تونم درک کنم این تاری رو
چشمم سنگین شده و دردناک
و تار
حتی با عینک تاره
نمی دونم بگم کاش از ضعف چشمم باشه چون اینم اصلا خوب نیست که هی نمره چشمم بره بالا
نمی تونمم بگم کاش از ام اس باشه
نیگرانم :jhvank d;dتار شدن چشمت از حمله ام اس هست منم قبلا اینطور شدم و با تجویز کرتون برام خوب شد نگرانش نباش درست میشه برو پیش دکترت موفق باشی

[tinookhe]

1سوال داشتم میشه کسی تاری وانحراف چشمش کلاخوب نشه همیشه بمونه باهاش?یازمان میبره تاخوب بشه?دارم روانی میشم کمک کنین

[زهرا93]

سلام. من ديروز بخاطر تارىديدم رفتم جشم بزشكى. ولى دكترم كفت فقط نيم نمره ضعيف تر شده يه جشمم. بعدازمعاينه برام عكس نوشت و كفت فكرميكنه كه عصب جشمم دجارالتهابه. ازاونجايىكه مادرم به دكترم اعتماد نداره ميكه نميريم عكس بكيريم. ميكه الكىكفته. ولىمن يكم نكران شدم. جون خستكىهايمفرط ك طولانىميمونن و سردرد و كاهى تيك جشم واينجورجيزارودارم. يكى بمن دلكرمىبده ك ايناشروع ام اس نيست....