•  قبلی
  • 1
  • ...
  • 58
  • 59
  • 60(current)
  • 61
  • 62
  • ...
  • 429
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 43 رأی - میانگین امیتازات : 4.33
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ازدواج و ام اس
با عرض سلام خدمت شما دوست عزیز و دوستان عزیز دیگر برای شروع یک زندگی جدید برای دو نفر انسان باید دید که ملاکهای آنها چه چیزهایی است برای بعضی افراد نداشتن سلامتی جسمانی و ... شاید زیاد مهم نباشد و در عوض چیزهای دیگر مهم باشد و به نظر من هم کسانی که از لحاظ جسمی دچار مشکل هستند بیمار نیستند کسانی بیمارند که از لحاظ روحی و فکری و رفتاری و گفتاری دچار مشکل هستند
پس شما عزیزان هم با گفتن بیماری به طرف مقابل و دادن کمی فرصت برای فکر کردن به او تصمیم نهایی را به عهده ی خود او بگذارید .
شاید شما به عقیده ی خودتان برای او دلسوزی می کنید و می گوئید خوب بعد از یک مدتّی من را از یاد خواهد برد و سراغ یک انسان سالم خواهد رفت ولی این را نمی دانید که شاید او تمام ملاکهایی را که برای ازدواج در نظر گرفته بوده است در شما دیده که به خواستگاری شما آمده است.
کسی که واقعاً شما را مطلوب نهایی خودش در نظر گرفته باشد بیماری برای او مسأله زیاد بزرگی نخواهد بود.
حالا ما فرض می کنیم که طرف هم رفت شما خواستگاریهای معمول جامعه را در نظر بگیرید پسران بعد از رفتن چندها مراسم خواستگاری و دخترها هم پس از دیدن چندین خواستگار ازدواج می کنند.
و قرار هم نیست اولین کسی که از او خوشتان آمد با شما ازدواج کند
برای یک ازدواج موفق علاوه بر عشق و احساسات باید از عقل و منطق و مشاوره دیگران هم کمک گرفت.
مورد دیگر هم این است که بعضی از شما برای اینکه پس از بازگو کردن مریضی با جواب منفی روبرو نشوید قبل از بازگو کردن موضوع بیماری طرف را از خودتان می رانید و یا او را دلسرد می کنید و یا سنگ جلوی پایش می اندازید تا اینکه مبادا جواب منفی طرف باعث بیشتر به هم ریختن روحیه تان بشود در صورتی که این راندن بیشتر در روحیه تان تأثیر منفی می گذارد و شما را با حالات زیر روبرو می کند.
1- چرا او را از خودم راندم شاید با گفتن بیماری باز هم او من را دوست داشت؟
2- احساس عذاب وجدان از شکستن دل یک انسان
3- ترس از نیامدن خواستگار بعدی که شرایط شما را بپذیرد(خانمها)- ترس از خواستگاری کردن به علت بیماری (آقایان).
4- ترس از زندگی مشترک با وجود این بیماری
متأسفانه اکثر بیماران ms دور خودشان حصاری می کشند و نه کسی را به داخل این حصار راه می دهند و نه خودشان بیرون می روند.
من خودم بیمار نیستم و با خانمی آشنا شدم که دارای این بیماری بودند و همان جلسه اول به من گفتند من هم در مورد این بیماری مطالعه کردم حتی وبلاگ شخصی ایشان را هم که آدرسش را به من داده بود مطالعه کردم و دیدم این خانم با وجود داشتن این بیماری اصلآ روحیه خود را از دست نداده است که از انسانهای معمولی پر روحیه تر است
کوهنوردی می رود و ...
من به خواستگاری ایشان رفتم البته آن زمان بیکار بودم و صحبت هایی شد و اتفاقاتی افتاد که همه چیز به هم خورد .
بعد از آن به هر دری که زدم تا راهی پیدا کنم که نشد
(به هر در که زدم دیدم که بسته چه سازم یا رب با این قلب شکسته)
چاره ای ندیدم جز صبر کردن و درد کشیدن و سوختن و توکل کردن به خداوند بزرگ که اگر مصلحت ما در این ازدواج هست خودت راهی به من نشان بده و اگر هم نیست کاری بکن که او را از یاد ببرم
(اگر آهی کشم صحرا بسوزم جهان را جمله سر تا پا بسوزم
بسوزم ار که تو با ما نسازی چه فرمائی بسازی یا بسوزم)
(روزبهان فسائی)
********************************************





 تشکر شده توسط : Aynaz
سلام دوستان
من می خوام به یکی از بهترین دوستام که ام اس داره پیشنهاد ازدواج بدم
می خواستم بدونم اکه اوکی شد چه مشکلات احتمالی می تونیم داشته باشیم؟
خواهش میکنم دوستان هر کمکی که می تونن دریغ نکنن
با تشکر
ذهن‌های بزرگ درباره‌ی ایده‌ها صحبت می‌کنند.
ذهن‌های متوسط درباره‌ی رویدادها ،
و ذهن‌های کوچک درباره‌ی دیگران . . .

 تشکر شده توسط : بی تـــا
آقا احسان به نظر من شما اول در مورد مشكلاتي كه ممكنه بوجود بياد خوب تحقيق كنيد
و تمام جوانب را در نظر بگيريد و بعد به ايشون پيشنهاد ازدواج بدهيد .
بيا با من مدارا كن ، كه من مجنونم و مستم ...
 تشکر شده توسط : احسان
(2011/04/20, 11:22 PM)baran. نوشته است: آقا احسان به نظر من شما اول در مورد مشكلاتي كه ممكنه بوجود بياد خوب تحقيق كنيد
و تمام جوانب را در نظر بگيريد و بعد به ايشون پيشنهاد ازدواج بدهيد .

خواب منم می خوام با همین مشکلاتی که می گید و امکان داره بوجود بیاد آشنا بشم.
و به خاطر همینم تو این سایت و این تایپیک مطرحش کردم تا از راهنمایی و تجربه شما دوستان که این بیماری رو دارید باهاش بیشتر از من آشنایید استفاده کنم.
ذهن‌های بزرگ درباره‌ی ایده‌ها صحبت می‌کنند.
ذهن‌های متوسط درباره‌ی رویدادها ،
و ذهن‌های کوچک درباره‌ی دیگران . . .

این سوال خیلی کلی هست که امکان داره چه مشکلاتی بوجود بیاد . ممکن هم هست که اصلا مشکلی ایجاد نکنه
اما برای آشنایی بشیتر بهتره به این تاپیک مراجعه کنید
http://mscenter.ir/showthread.php?tid=2591
gone out

follow the white rabbit
[/b]

 تشکر شده توسط : احسان , مریم۷۲
مرسی فربد جان
خوندم اونارو از قبل هم از خیلی هاش اطلاع داشتم
گفتم که می خوام بدونم چه مشکلاتی پیش می یاد یا احتمالش هست
تصمیم من برای ازدواج با ایشون حتمیه، فقط می خوام اطلاعات خودم و درباره این مشکلات احتمالی و چگونگی پیشگیری و رفع اونا بیشتر کنم.
البته با کمک و استفاده از راهنمایی و تجربه شما دوستان
ذهن‌های بزرگ درباره‌ی ایده‌ها صحبت می‌کنند.
ذهن‌های متوسط درباره‌ی رویدادها ،
و ذهن‌های کوچک درباره‌ی دیگران . . .

احسان جان جواب این سوال خیلی گسترده است ولی نظره من این هست که شما محیطی آرام برای همسرت ایجاد کنی و به دور از استرس چون از محرک های اصلی ام اس همین ها هستند ولی باز بهتره که جواب شما رو دوستان متاهل سایت بدهند .(که معمولا روزها در سایت هستند)

مشکلاتی که ممکنه (دقت کن گفتم ممکن هست) بوجود بیاد برای بیمار هم همان طور که در اون تاپیک خوندی این ها هست :

اختلالات بینایی (دوبینی , اختلال دید، انحرافات رنگ، از دست دادن بینایی در یک چشم؛ تاری، چشم درد)
ضعف اندام، از دست دادن هماهنگی و تعادل
اسپاسم های عضلانی، خستگی، بی حسی، سوزن سوزن شدن
از دست دادن حس، از دست دادن تکلم، لرزش، سرگیجه
اختلال دردفع ادرار و اختلال در عملکرد روده

که این هم اضافه کنم که این تمام این علائم موقتی هستند
gone out

follow the white rabbit
[/b]

 تشکر شده توسط : احسان , goli61
ممنون فربد جان بعضی از علایمی که گفتی رو باهاش برخورد کردم و مشکلی باهاشون ندارم و می تونم درکش کنم

(2011/04/21, 12:00 AM)fireboud نوشته است: احسان جان جواب این سوال خیلی گسترده است ولی نظره من این هست که شما محیطی آرام برای همسرت ایجاد کنی و به دور از استرس چون از محرک های اصلی ام اس همین ها هستند ولی باز بهتره که جواب شما رو دوستان متاهل سایت بدهند .(که معمولا روزها در سایت هستند)

در رابطه با محیط آروم و دور از استرس حق با شماست و منم تمام تلاشم رو خواهم کرد .
مشکل اینجاست که من روزها سرکارم و شبها به نت دسترسی دارم.خیلی هم مشتاقم که با این دوستان متاهل آشنا بشم و از تجربیات و نظراتشون استفاده کنم.
ذهن‌های بزرگ درباره‌ی ایده‌ها صحبت می‌کنند.
ذهن‌های متوسط درباره‌ی رویدادها ،
و ذهن‌های کوچک درباره‌ی دیگران . . .

من سعی میکنم به چند تا از دوستانی که تجربه بیشتری دارند پیغام بدم و نظرشون رو اینجا مطرح کنند
gone out

follow the white rabbit
[/b]

 تشکر شده توسط : احسان
همه ي اين چيزايي كه فربد گفت درسته مضاف بر اينكه
يك زن ام اسي ممكنه هميشه نگران از هم پاشيده شدن زندگيش باشه...........
مگر اينكه شما واقعا بتونين بهش ثابت كنين كه هيچ چيز مانعي براي هميشه با هم بودنتون نمي شه.........
بيا با من مدارا كن ، كه من مجنونم و مستم ...
 تشکر شده توسط : احسان , goli61
  
  •  قبلی
  • 1
  • ...
  • 58
  • 59
  • 60(current)
  • 61
  • 62
  • ...
  • 429
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  داستان ازدواج یک ام اسی آذرستون 36 25,253 2020/07/18, 08:37 PM
آخرین ارسال: یاسمین123
  بیماری خود را قبل از ازدواج با همسر آینده مطرح کنید آیدا 35 10,886 2019/12/01, 08:57 PM
آخرین ارسال: آرزو
  نحوه برخورد خانواده همسر پس از ازدواج عمومهربان 76 43,546 2017/07/26, 09:57 PM
آخرین ارسال: famoon
Heart موافق و مخالف ازدواج shams_taban2000@yahoo.com 160 94,396 2017/07/12, 11:58 AM
آخرین ارسال: famoon
  آمادگی و شرایط مناسب برای ازدواج m_o 0 4,125 2013/02/01, 11:49 AM
آخرین ارسال: m_o



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
6 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست