ارسالها: 1,027
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Feb 2011
تشکر های اهدا شده: 7451
تشکر های دریافت شده :7210 بار در 2370 پست
سال تشخيص بيماري : مهر 89
دكتر معالج : دکتر صحراییان
داروي مورد استفاده : سینووکس
محل سکونت : تهران
به نظر من حالا جدای از علاقه اگه دختر خانوادش به شدت حمایتش کنن(معنوی و مادی
) فکر کنم طرف واسش ام اس بی معنی میشه.این روزا که کسی خواستگاری نمیره اگرم بره اول میپرسن بابای دختره چقدر ملک داره,چقدر ازدواج با این خانواده گارانتی داره؟
به خود آی,خود تو جان جهانــــــی...
ارسالها: 50
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Oct 2011
تشکر های اهدا شده: 22
تشکر های دریافت شده :198 بار در 76 پست
سال تشخيص بيماري : 87
دكتر معالج : dr.sahraeian
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : اهواز
این فکر هم مثل تمام دیدگاهای دین اسلام در مورد زن که تو فکر همه حتی زنا کرده بوجود میاد
وقتی یه زن سالم هیچ ارزشی و حقی نداره ،بیمارش که دیگه خدارو شکر همه احکامی واسه حذف کردن هست
ما تو این جامعه بزرگ شدیم که به پای خانواده و زندگیمون بمونیم که این رشد شعور و نشون می ده ، و آقایون همه نه ولی
....می خوان از زندگی لذت ببرند و خودشون در اولویتن
عشق کیلو چنده
قصه نيستم که بگوئی ، نغمه نيستم که بخوانی ،صدا نيستم که بشنوی ،یا چيزی چنان که ببينی ،يا چيزی چنان که بدانی ...
من درد مشترکم ،مرا فرياد کن
ارسالها: 638
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 10876
تشکر های دریافت شده :8350 بار در 2587 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دکتر نسترن مجدي نسب
داروي مورد استفاده : مب ترا - Roche Pharma
محل سکونت : اهواز
(2012/01/10, 06:01 PM)شهرزاد نوشته است: یه سوال داشتم از دوستانی که این تاپیک رو ایجاد کردند یا کسایی که موافق این تاپیک هستند؟
چند درصد از آقایان رو میشناسید(100درصد واقعی) که وقتی فهمیدن خانمهایشان ام اس دارن یا اومدن خواستگاری با این موضوع کنار آمدن؟
تنها دست شمار
ولی خانمها بیشتر کنار آمدند با آقایانی که ام اس دارن(شوهرو خواستگارشان)......
به نظره من عشق میره کنار درمورد اول
و برمیگرده به عقاید عرفی جامعه که باید خانمها(همسران) سالم باشند
ولی در مورده دوم خانمها به عشق فکر می کنند نه مریضی
این مورد رو من به چشمم خیلی زیاد دیدم
تمام دوستانم که قصد ازدواج داشتند و با موردی مریض(هر نوع) بودند......
واقعا چه طوری میشه تو جامعه انداخت که عشق محترم از ظاهره...............
شهرزاد جون من دو نفر تو زندگی خودم با این قضیه مشکلی نداشتن حتی یکیشون دوساله که هنوز بی خیال نشده با اینکه من بهش جواب نه دادم.
دوستم هم این موضوع رو به خواستگارش گفت و اون پذیرفت الان هم عقد کردن.به نظر من نحوه گفتن به طرف مقابل و همینطور شخصیتش خیلی مهمه
براى تو
براى چشمهايت..
براى من
براى دردهايم..
براى ما
اى كاش خدا كارى بكند...
ارسالها: 130
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Sep 2009
تشکر های اهدا شده: 2388
تشکر های دریافت شده :1878 بار در 771 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : صحرائيان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
من هم موافقم . گفتن اينكه ام اس داري خيلي سخته.و اون هم با كسي كه مي خواي ازدواج كني.
بعد از گفتن بايد منتظره يه عكس العمل باشي. (من ازش متنفرم . ار انتظار)
چون تو دسته بيماريهاي خاصه و به نظر بعضي آقايون زندگي با آدمي كه ام اس داره خيلي مشكلات داره. چون از ام اس يه غول ساختن.( البته 100% آقايون اينجوري نيستن ولي تعدادشون كم هم نيست). و تازه مواجه شدن با خانواده اونها و نظرات اونها هم هست.كه ما خانمها بايد تحمل كنيم.
اينكه آدم بايد انتخاب بشه و بعد منتظر تأييد بمونه خيلي حسه بديه. ما هم انسانيم حقه نظر داريم. و حقه انتخاب براي آينده و زندگيمون. كه به نظره من ام اس تو مسئله ازدواج دسته ما رو يه كم ميبنده.
به همين خاطر معمولا خانومها با مشكلات بيشتري مواجه ميشن. چون آقايون فقط با منطق خشك تصميم گيري ميكنن. و به محضه شنيدنه اسم ام اس يه آينده بد براشون تجسم ميشه و كناره ميگيرن. (بعضي هاشون)
بعد خانومها مي مونن و يه دنيا فكر و خيال و ضربه اي كه بهشون وارد ميشه.
و همونطور كه ساغر گفت: اگه يه آقا ام اس داشته باشه معمولا براي خانمها مهم نيست و يا اينكه اگه اون خانوم واقعا دوستش داشته باشه با همه چيزش كنار مي آد.خيلي راحت هم اين كار رو ميكنه.
ارسالها: 1,618
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 7897
تشکر های دریافت شده :16577 بار در 4445 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : تهران
منم موافقم با نظره دوستان هستن پسرهایی که با مریضی دختر کنار میان ولی دست شمارند
ولی خانم ها که کنار می ایند میتونم بگم از90در صد به بالاست
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
ارسالها: 36
موضوعها: 2
تاریخ عضویت: May 2011
تشکر های اهدا شده: 269
تشکر های دریافت شده :222 بار در 67 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : x
داروي مورد استفاده :
محل سکونت :
به نظر من اگه بخواهید در مورد روابط و ازدواج به نتیجه برسید یا حتی به یک درک روشن تر, مرز بندی های زنانه , مردانه باید حذف که نه, اما کمرنگ بشه... درسته که در تعداد! زنان بیشتر از مردان می مانند, اما صادق باشیم و بدانیم که بخش عظیمی از این ماندگاری به دلیل عشق نیست! به دلیل ترس از زندگی وحشتناک اجتماعی بعد از طلاق , بدلایل واقعی(طرد شدن از اجتماع و خانواده)یا غیر واقعی (تصورات فردی- وقتی حمایت خانواده را داریم-), است که ترجیح میدهد بماند! و با بیماری همسر کنار بیاید, پس هم زن با ماندنش و هم مرد با رفتنش , به منافع خود فکر میکند...
صداقت و درک میزان واقعی توانایی و تحملمان بهترین کمک در این زمینه است .
من خودم در برابر همه زنان و مردانی که همان اول راه , دو دو تا چارتای خودشونو حساب میکنند و اعلام موضع, کلاه از سر بر میدارم....
در ازدواج اگر به توانایی و تحمل خود یقین 100 در صد ندارید , اگر همه جوانب را در نظر نگرفته اید , لطفا با گفتن اینکه من تلاشم را میکنم , خودتان را توجیه نکنید که به زندگی یک نفر دیگر وارد شوید!! که در پایان راه , با تکیه به اینکه من تلاشم را کردم اما بیشتر از این نمی توانستم, سلامتی روحتان را بردارید و از رابطه بیرون بروید , بی توجه به این که روح و عاطفه و زندگی یک نفر دیگر را تکه تکه کرده اید...
می خواهم بگویم در خیلی از موارد ماندن زنان , یک زندگی سراسر رنج است که فقط در درونی ترین لایه های شخصیت خود پنهانش میکنند!! این را ارزش نکنید لطفا.. من نام این کار را حتی فداکاری نمی گزارم چرا که تمام این سختی کشیدن های انتخاب شده اجباری با یک جمله :تمام عمرم را سوختم اما باهات ساختم به باد میره....!!
من صحبتی از عشق نکردم که مقوله اش کاملا از ازدواج و بقیه روابط جداست... عاشق, در این مواقع هرگز حتی یک , آیا یا چرا هم در ذهنش نقش نمی بندد که تمام وجودش فداست...
طاقت بیار رفیق
ارسالها: 1,146
موضوعها: 32
تاریخ عضویت: Aug 2009
تشکر های اهدا شده: 167
تشکر های دریافت شده :2714 بار در 1030 پست
سال تشخيص بيماري : ماه رمضان 1386
دكتر معالج : .....
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : یه جایی
با این صحبتهایی که امروز دکتر نبوی و مجریش که از دکترا هم بیشتر سرچ کرده بود و البته خیلی میترسید از قیافش معلومبود خودشم یه بار گفت من میترسم چطور برم بقیه رو اروم کنم
بنظرم بیخیال بیخیال بیخیال
ارسالها: 280
موضوعها: 15
تاریخ عضویت: Jan 2012
تشکر های اهدا شده: 5069
تشکر های دریافت شده :6556 بار در 1253 پست
سال تشخيص بيماري : 1389
دكتر معالج : دكتر صحراييان
داروي مورد استفاده : دارو مصرف نمیکنم
محل سکونت :
2012/01/11, 12:37 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/01/11, 12:37 PM، توسط شیرین.)
چرا نسبت به ازدواج انقد سرد شدید؟
مگه ما ام اسی ها چیمون کمه؟
مگه سالما مریض نمیشن؟
ما ها هیچی کم نداریم
فقط ناشکریم
امیدتون به اوستا کریم کجا رفته؟
اون خیلی مهربونه خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
فرد مناسب شد جواب مثبت بدید
همه که مثه هم نیستن
فقط شکر اوستا کریم یادمون نره
چرا نسبت به ازدواج انقد سرد شدید؟
مگه ما ام اسی ها چیمون کمه؟
مگه سالما مریض نمیشن؟
ما ها هیچی کم نداریم
فقط ناشکریم
امیدتون به اوستا کریم کجا رفته؟
اون خیلی مهربونه خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
فرد مناسب شد جواب مثبت بدید
همه که مثه هم نیستن
فقط شکر اوستا کریم یادمون نره
زنـــــــــــــــــــــده ام با نفـــــــــــــــــــس تو...!
ارسالها: 1,618
موضوعها: 71
تاریخ عضویت: Sep 2011
تشکر های اهدا شده: 7897
تشکر های دریافت شده :16577 بار در 4445 پست
سال تشخيص بيماري : 1387
دكتر معالج : دکتر امیررضا عظیمی
داروي مورد استفاده : فینگولید - داروسازی اسوه
محل سکونت : تهران
2012/01/11, 01:25 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2012/01/11, 01:27 PM، توسط شهرزاد.)
فعلا سکوت را برگزیدیم ............
ارسالها: 130
موضوعها: 3
تاریخ عضویت: Sep 2009
تشکر های اهدا شده: 2388
تشکر های دریافت شده :1878 بار در 771 پست
سال تشخيص بيماري : 1388
دكتر معالج : صحرائيان
داروي مورد استفاده :
محل سکونت : تهران
عزيزم سرد نشديم. ولي ديده مردم بده . اينكه اين واقعيت هست كه مردم ما راجع به ام اس زياد نمي دونن. و جزء بيماريهاي بد قرارش دادن.
و اينكه ما بخوايم ازدواج كنيم بايد منتظر باشيم ببينيم طرفه مقابلمون بعد از فهميدن اين موضوع، مي پذيره يا نه. اين انتظار خيلي سخته.