سلام به تمام دوستان
بچه ها من چند روزه اتفاقی با علائم ام اس آشنا شدم و دیدم ای دل غافل من چند سالی هست این علائم رو دارم و همش به شوخی و خنده ردشون میکردم (آخه من هر 4 سال یه بار میرم دکتر اونم آیا برم آیا نرم مثل جام جهانی)
هیچ ترسی از این که ام اس داشته باشم ندارم ، تازشم اگه ام اس داشته باشم تازه میشم یه پسر خاص ، ولی نمیدونم چرا سه روزه تو خودمم همه هم فهمیدن من یه چیزیم هست.
من علائمی رو که تو خودم کشف کردم میگم شما لطف کنین بگید تا چه حد جدی بگیرم قضیه رو . لطفا بچه های خاک خورده ی ام اسی راهنماییم کنن .
1-حدود 5 ساله که دستهام میلرزه، لرزششم بعضی اوقات خیلی زیاده طوری که گاهی آبروم میره پیش بقیه، وقتی خسته هستم یا عصبی لرزش خیلی زیاد میشه هر دو دستم هست. طوری که اگه بخوام با یه قاشق چای خوری از یه لیوان آب رو بریزم تو یه لیوان دیگه میرزه زمین .
2- بسیار عصبی هستم ، اخلاقم بد نیستا ، شوخی و خنده میکنم با بقیه ولی بعضی اوقات خیلی عصبی میشم طوری که نزدیکام رو اذیت میکنه .
3- دستها و پاهام بی حس میشن و درد میگیرن مخصوصا مفصل ها مثل آرنج و مچ پا و دست. البته بی حس شدنم خیلی شدید نیست، مثلا خیلی شدیدش اینه که موقع نهار خوردن از بالا و پایین بردن قاشق و چنگال خسته میشم و دوست دارم دستم رو چند لحظه به یه جایی تکیه بدم.
4- در کل اکثر اوقات خسته و بی حالم ، همش میل به خوابیدن و دراز کشیدن دارم
5- بعضی اوقات سرم گیج میره و چشام سیاهی میره ولی خیلی خیلی به ندرت اتفاق میفته.
6- چشام هم بعضی اوقات قاطی میکنه ولی نه در حالت عادی و خیلی خیلی خیلی به ندرت، مثلا چند هفته پیش داشتم عکاسی میکردم (آخه من عکاسم) وقتی چشم رو از پشت ویزور دوربین برداشتم چشام نمیتونس فوکوس کنه یه چند لحظه طول کشید.
7- یه مدتی پلکام میپرید جوری که با شصت دستم نگهش میداشتم (آبروم میرفت جلو بقیه) یه چند وقتیم هست که انگشتای دستم موقع خواب واسه خودش میپره.
8- شدیدا به گرما حساسم و موقع گرما کسل و بی حس وحال ترم.
9- حافظه ام هم یه مقدار ضعیف تر شده نسبت به مثلا 7 8 سال پیش. اسما رو جابه جا میگم بعضی اوقات تو حرف زدن کلمات رو گم میکنم مخصوصا تو حرف زدن رسمی.
این بود رزومه کاری من ، حالا مونده نظر شما . راستی 27 سالمه
هنوز که معلوم نیست ام اسی هستم خیلی دوستون دارم ببین ام اسی بشم چی بشه .
بچه ها من چند روزه اتفاقی با علائم ام اس آشنا شدم و دیدم ای دل غافل من چند سالی هست این علائم رو دارم و همش به شوخی و خنده ردشون میکردم (آخه من هر 4 سال یه بار میرم دکتر اونم آیا برم آیا نرم مثل جام جهانی)
هیچ ترسی از این که ام اس داشته باشم ندارم ، تازشم اگه ام اس داشته باشم تازه میشم یه پسر خاص ، ولی نمیدونم چرا سه روزه تو خودمم همه هم فهمیدن من یه چیزیم هست.
من علائمی رو که تو خودم کشف کردم میگم شما لطف کنین بگید تا چه حد جدی بگیرم قضیه رو . لطفا بچه های خاک خورده ی ام اسی راهنماییم کنن .
1-حدود 5 ساله که دستهام میلرزه، لرزششم بعضی اوقات خیلی زیاده طوری که گاهی آبروم میره پیش بقیه، وقتی خسته هستم یا عصبی لرزش خیلی زیاد میشه هر دو دستم هست. طوری که اگه بخوام با یه قاشق چای خوری از یه لیوان آب رو بریزم تو یه لیوان دیگه میرزه زمین .
2- بسیار عصبی هستم ، اخلاقم بد نیستا ، شوخی و خنده میکنم با بقیه ولی بعضی اوقات خیلی عصبی میشم طوری که نزدیکام رو اذیت میکنه .
3- دستها و پاهام بی حس میشن و درد میگیرن مخصوصا مفصل ها مثل آرنج و مچ پا و دست. البته بی حس شدنم خیلی شدید نیست، مثلا خیلی شدیدش اینه که موقع نهار خوردن از بالا و پایین بردن قاشق و چنگال خسته میشم و دوست دارم دستم رو چند لحظه به یه جایی تکیه بدم.
4- در کل اکثر اوقات خسته و بی حالم ، همش میل به خوابیدن و دراز کشیدن دارم
5- بعضی اوقات سرم گیج میره و چشام سیاهی میره ولی خیلی خیلی به ندرت اتفاق میفته.
6- چشام هم بعضی اوقات قاطی میکنه ولی نه در حالت عادی و خیلی خیلی خیلی به ندرت، مثلا چند هفته پیش داشتم عکاسی میکردم (آخه من عکاسم) وقتی چشم رو از پشت ویزور دوربین برداشتم چشام نمیتونس فوکوس کنه یه چند لحظه طول کشید.
7- یه مدتی پلکام میپرید جوری که با شصت دستم نگهش میداشتم (آبروم میرفت جلو بقیه) یه چند وقتیم هست که انگشتای دستم موقع خواب واسه خودش میپره.
8- شدیدا به گرما حساسم و موقع گرما کسل و بی حس وحال ترم.
9- حافظه ام هم یه مقدار ضعیف تر شده نسبت به مثلا 7 8 سال پیش. اسما رو جابه جا میگم بعضی اوقات تو حرف زدن کلمات رو گم میکنم مخصوصا تو حرف زدن رسمی.
این بود رزومه کاری من ، حالا مونده نظر شما . راستی 27 سالمه
هنوز که معلوم نیست ام اسی هستم خیلی دوستون دارم ببین ام اسی بشم چی بشه .