چگونه خاطره بد را از ذهن پاک کنیم؟
بعد از اینکه گریه مفصلی کرد، در حالی که باقیمانده اشکهایش را از روی صورتاش پاک میکرد، با چهرهای غمگین و صدایی که حسرت در آن موج میزد، گفت: «آقای دکتر! میشه یه قرصی به من بدین که دیگه این چیزا یادم نیاد...
اگرچه ما یاد میگیریم که از نظر عاطفی درگیر مشکلات بیمار نشویم و فقط تا جایی به آنها بپردازیم که مانع تفکر بیطرفانه و کمکی که قرار است به بیمار بکنیم، نشود؛ ولی این بار انگار فرق میکرد و واقعا آرزو میکردم که چنین دارویی در اختیار داشتم. اما حیف که هنوز چنین روشی ابداع نشده و با توجه به دانش فعلی از مغز و حافظه، دستیابی به چنین درمانی هم اصلا نزدیک به نظر نمیرسد. پس چه باید کرد؟
خوشبختانه با انجام برخی اقدامات ممکن است بتوان تدریجا این مشکل را کمرنگتر کرد. یکی از اولین و مهمترین اقداماتی که باید صورت گیرد، درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب است که امکان دارد بهطور همزمان در فرد وجود داشته باشد و باعث تشدید اشتغالات ذهنی و آسیبپذیری بیمار شود.
بنابراین فرد باید از نظر وجود اختلالات همراه مورد بررسی قرار گیرد. به علاوه، انجام رواندرمانی هم ممکن است بتواند از طرق مختلفی مثل حساسیتزدایی نسبت به جنبههای آزارنده حادثه، اصلاح باورهای نادرستی که ممکن است در مورد حادثه در ذهن فرد باشد و همچنین بررسی واقعه از دیدگاههای جایگزین یا به عبارت دیگر ارایه تعریف دوبارهای از اتفاق ناگوار، کمککننده باشد. جالب است بدانیم که اگر فردی تلاش کند به یک موضوع خاص فکر نکند، از این تلاش خود نتیجه معکوس خواهد گرفت و بیشتر از قبل به آن موضوع فکر خواهد کرد!
پس تلاش برای فراموشی، آب در هاون کوبیدن است و گردو بر گنبد انداختن. در عوض پرداختن به امور دیگری که توجه فرد را به سمت دیگری منحرف کند، میتواند تا حدودی و دستکم به صورت موقتی موثر باشد. اگرچه به خصوص در مواردی که مشکل شدید است، معمولا برای بهبود پایدار ناچار به استفاده از اقدامات درمانی که پیشتر به آنها اشاره شد، هستیم.
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ
بعد از اینکه گریه مفصلی کرد، در حالی که باقیمانده اشکهایش را از روی صورتاش پاک میکرد، با چهرهای غمگین و صدایی که حسرت در آن موج میزد، گفت: «آقای دکتر! میشه یه قرصی به من بدین که دیگه این چیزا یادم نیاد...
اگرچه ما یاد میگیریم که از نظر عاطفی درگیر مشکلات بیمار نشویم و فقط تا جایی به آنها بپردازیم که مانع تفکر بیطرفانه و کمکی که قرار است به بیمار بکنیم، نشود؛ ولی این بار انگار فرق میکرد و واقعا آرزو میکردم که چنین دارویی در اختیار داشتم. اما حیف که هنوز چنین روشی ابداع نشده و با توجه به دانش فعلی از مغز و حافظه، دستیابی به چنین درمانی هم اصلا نزدیک به نظر نمیرسد. پس چه باید کرد؟
خوشبختانه با انجام برخی اقدامات ممکن است بتوان تدریجا این مشکل را کمرنگتر کرد. یکی از اولین و مهمترین اقداماتی که باید صورت گیرد، درمان اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب است که امکان دارد بهطور همزمان در فرد وجود داشته باشد و باعث تشدید اشتغالات ذهنی و آسیبپذیری بیمار شود.
بنابراین فرد باید از نظر وجود اختلالات همراه مورد بررسی قرار گیرد. به علاوه، انجام رواندرمانی هم ممکن است بتواند از طرق مختلفی مثل حساسیتزدایی نسبت به جنبههای آزارنده حادثه، اصلاح باورهای نادرستی که ممکن است در مورد حادثه در ذهن فرد باشد و همچنین بررسی واقعه از دیدگاههای جایگزین یا به عبارت دیگر ارایه تعریف دوبارهای از اتفاق ناگوار، کمککننده باشد. جالب است بدانیم که اگر فردی تلاش کند به یک موضوع خاص فکر نکند، از این تلاش خود نتیجه معکوس خواهد گرفت و بیشتر از قبل به آن موضوع فکر خواهد کرد!
پس تلاش برای فراموشی، آب در هاون کوبیدن است و گردو بر گنبد انداختن. در عوض پرداختن به امور دیگری که توجه فرد را به سمت دیگری منحرف کند، میتواند تا حدودی و دستکم به صورت موقتی موثر باشد. اگرچه به خصوص در مواردی که مشکل شدید است، معمولا برای بهبود پایدار ناچار به استفاده از اقدامات درمانی که پیشتر به آنها اشاره شد، هستیم.
گردآوری : گروه سلامت سیمرغ