2013/07/10, 09:47 PM
(2013/07/10, 09:39 PM)yummy نوشته است: سوسن خانوم عزیزم من که دعوا ندارم با شما داری اینطوری حرف میزنی. شما فک کنم اصن از اول که وارد سایت شدی حرفاتو آماده کرده بودی که بجنگی...من لحظه اول که شما رو دیدم با ذوووق اومدم تو تاپیک به چی فک میکنی گفتم چ خووب که سوسن رو آوردن.
نه. من جور و بزه شو ندارم بگم به کسی ام اس دارم، چون دید جامعه م رو خراب کردن و میخوام بتونم راحت به زندگیم ادامه بدم.
شاز شما هم ممنونم که جور و بزه داشتی و اومدی تو رسانه و گفتی ام اس داری.
اتفاقاً نه. وقتی حمید زنگ زد و تشکر کرد خوشحال شدم اما اومدم دیدم هنوز گرفتار انکارید.
من دوازده ساله اماس دارم. نه سالش را کار کردم. بعدش هم میتوانستم ولی به خاطر اینکه انتقالی از شهرستان به تهران نمیدادند مجبور شدم از کار افتادگی بگیرم.
شماها که باید بهتر بدونید اماس چهار نوع هست. من نماینده اماس بد. حق ندارم حرف بزنم؟
سال 90 در سایت همسایه کلی به من توهین کردند که در برنامه امروز گفتم. روزی که حمید به من زنگ زد گفت هیچکدام از دخترها نمیخوان بروند جلو دوربین شما میری؟ گفتم همه عالم میدونن من اماس دارم باشه میرم. بعد گفت اینها یک ژانر منفی میخواهن که زنی به خاطر اماس طلاق گرفته. حمید نمیدونست من تازه ازدواج کردم. گفتم چرا منفی؟ بریم بگیم حتی یک اماسی عصا به دست هم میتونه ازدواج کنه.
این شد که ما رفتیم.
این هم از رفتارها و جبههگیریهای مسخره شماها. حق ندارم ناراحت بشوم؟
مرا آفرید، آنکه دوستم داشت.