•  قبلی
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4(current)
  • 5
  • 6
  • ...
  • 13
  • بعدی 
امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امیتازات : 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
سنگینی ، ضعف ، بی حسی و کرختی پاها
#31
گاباتنتین که واسه گزگزه.سالومه جان شما خیلی خانوم فهمیده ای هستی

آخه میدونی چیه این دکترا چون خودشون مریض نیستند نمی دونن درده ما چیه
#32
(2014/02/06, 09:44 PM)پویش نوشته است: تو فامیل ما هم سابقه نداشته،هیچ کار خداوندبی حکمت نیست.امتحانی است که به امید خداوند ازش سربلند بیرون میاییم.چه قرصی می خورید؟

مهتاب جان اینطوریها هم که میگید نیست.متفاوت است ماجرای بیماری آقا فربود رو خوندید؟؟تلاش وپشتکار وامید میخواد وعنایت خداوند

http://mscenter.ir/showthread.php?tid=6648

محمد آقا فکرکنم این مطلب بود.بخونیدش برای درک بزرگی خداوند و اثرات امیدبحث جالبیه.از اون وضعیت بتونی به صعود قله های مختلف برسی
lمنظور منم همینه که نباید چنین مشکلی رو در افراد مختلف باهم مقایسه کرد.مثلا من از نوعی هستم که هرگز خوب شدنی نیستم.ولی ممکنه بعضیا شرایطشون فرق داشته باشه و خوب بشن.البته من تلاش و پشتکار رو اصلا قبول ندارم چون فکر نمیکنم کسی بیشتر از من واسه بهتر شدن شرایطش تلاش کرده باشه اما عنایت خدا رو قبول دارم.چون اگه خدا میخواست اینهمه تلاش منو بی نتیجه نمیذاشت و لااقل یه نیم نگاهی به منم می انداخت.ولی فعلا عنایتش شامل حال من نشده.چه میشه کرد.میشه به خدا گفت چرا؟
 تشکر شده توسط : برگ 7
#33
باز خدارو شکر ی دوا درمون الان وجود داره اونی ک 30 سال پیش مبتلا میشد چیکار میکرد
 تشکر شده توسط : mahdie
#34
كسي كه 30 سال پيش مبتلا مي شد چون بهش فكر نميكرد و كارهاي روزمره ي خودشوميكرد به مرور بدون استفاده از هيچ دارويي خوب مي شد agreement2
من همچين كسي رو ديدم كه سال ها با اين مريضي زندگي ميكرد ومشكلي نداشت به قول خودش زماني كه نمي دونست خيلي بهتر بود تا الان كه فهميده اين بيماري چي هست و چيكار ميكنه confused2
الانم خود من وقتي به مريضيم فكر ميكنم خيلي زمين گير ميشم ولي زماني كه بيخيالشمو به فكره كارو زندگيم هستم خيلي عالي وسرحال ميشم
تو هم دنياي قشنگو الان ببين ......................wink2wink2wink2
میبینی مادر..؟
دیگر سیگار هم غم هایم را تسکین نمیدهد ...
سلطان غم بگو مسکنت چیست ..؟
فرزندت از پای درآمده ...
 تشکر شده توسط : ساسان , omid_nejad , مینا غلامنژاد , برگ 7
#35
آفرین راست میگی من از اون موقع که بهم گفتن مریضتر شدم
#36
من هر چی گفتم فقط منظورم این بود که باید به خودتون روحیه بدید ..
فقط همین وبس...
میبینی مادر..؟
دیگر سیگار هم غم هایم را تسکین نمیدهد ...
سلطان غم بگو مسکنت چیست ..؟
فرزندت از پای درآمده ...
#37
آره روحیه خیلی مهمه اگه روحیه خیلی خوب باشه هیچ بیماری ای سراغ آدم نمیاد ما ی خانم دکتر شیمی داریم حدوده 65 سالشه ولی روحیه خوبی داره من ازش پرسیدم خانم دکتر تاحالا بیمار شدید گفت نه چون من به مریضی گفتم باهات کاری ندارم
#38
من نمیدونم این مشکل شما از کی شروع شده ولی میدونم که حملات ام اس یه زمانی طول میکشه تا کاملاً برطرف بشه. من دو سال قبل دست راستم 4 ماه بی حس بود! شما هم بهتره صبر داشته باشی و اصلاً استرس به خودت وارد نکنی
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز !؟
میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنمsmiling
 تشکر شده توسط : محمد2014
#39
الان نزدیکه 2 ساله از نوکه پام شروع شد تا زانوم ضعف داره

2ماه پیش بعد از پالس که واسه اولین بارم بود ی چند درصده کمی بهتر شد منم زیاد راه نمیرم از امروز دارم ورزش و پیاده روی میکنم به دکترم گفتم گفت این عارضه کهنه بوده تو مغزت شاید رفع نشه ولی من ی چیزی تو دلم میگه ک رفع میشهangel

واسه سالومه خانم فک کنم یدفعه پاش واسه ی مدته کوتاه اونجوری شده 2 ماهم خوب شده ن مثه من ک بصورت تدریجی بوده
#40
برادر من ورزش ورزش ورزش همین.این راه درمانشه چون من هم این مشکل رو داشتم مداوم به مدت 6 ماه تا انقدر با پررپیی ورزش کردم روشو کم کردم
مرگ و زندگی در قدرت زبان است.
 تشکر شده توسط : محمد2014 , برگ 7
  
  •  قبلی
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4(current)
  • 5
  • 6
  • ...
  • 13
  • بعدی 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  خواب رفتگی سر، سوزش و گزگز و یا سنگینی سر sargol 17 172,127 2019/11/13, 10:56 PM
آخرین ارسال: Shaparak..
  ضعف و سنگینی دست آزیتا 7 17,403 2017/09/02, 10:37 AM
آخرین ارسال: حامد 67
  درد کتف و گردن - سنگینی گردن mina_a 26 19,560 2017/05/02, 06:47 PM
آخرین ارسال: nahid



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
1 مهمان

علت بوجود آمدن بیماری ام اس چیست