2011/09/25, 02:08 PM
روزی که فهمیدم ام اس دارم خودم اطلاعاتی از این بیماری نداشتم و دکتر هم جیزی به طور کامل به من نگفت اخه نوجوون
بودم اون موقع به کسی چیزی نگفتیم ( خانواده ) البته علائمی هن نداشتم بعد از سالها که در راه رفتن مشکل پیدا کردم
همه فهمیدند و چون یکی دیگر از اقوام نزدیک هم به این بیماری مبتلا و خیلی زود ناتوان شد ، همه منتظر بودند که من
هم مانند ایشان شوم آخر ایشان افسر ارتش و جوان بودند وخیلی زود بازنشسته شدند.
به همین خاطر اطرافیان دلسوزی بیمورد نشان میدادند و باعث ناراختی من میشدند.
تا سطح فرهنگ جامعه بالا نره ما مشکلات زبادی دا ریم . هنوز توی خیابان مردم به کسی که در راه رفتن مشکل دارد خیره
میشوند فرهتک جامعه هم به این سادگی بالا نمیره
مهم این نیست که در کجای این دنیا ایستاده ایم
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.
مهم اینست که در چه راستائی گام برمیداریم.