2010/02/10, 03:17 PM
(2010/02/10, 03:13 PM)نادر نوشته است: میخواستی اسفند دود کنی چشم خوردیآره فکر کنم سینا چشمم زد
امیدوارم حالت خوب شده باشه و بهبهبودی کامل برسی
واقعا چه شب خوبی بود





واااااااااااااااااای تو اون سرما دیگه چشم خوردن لازم نبود

دارم لحظه شماری میکنم واسه مشهد

عشــق
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم...
همین خنده های ساده ی توست
وقتی با تمام غصه هایت میخندی
تا از تمام غصه هایم
رها شوم...