2009/05/15, 10:46 PM
MS یک بیماری مزمن عصبی است که طی آن غشای میلینی نورونهای موجود در سیستم اعصاب مرکزی تحت تاثیر قرار گرفته و تخریب میشوند. در حال حاضر در امریکا بیش از 400 میلیون نفر مبتلای به MS� وجود دارد و گفته میشود هفتهای 200 نفر به جمع این بیماران اضافه میشود. در کل دنیا هم طبق آمار بیش از 5/2 میلیوننفر مبتلای به MS� وجود دارد. چون این بیماری مسری نیست و مستقیماً هم ارث در آن دخالتی ندارد، اپیدمیولوژیستها به دنبال یافتن الگوهای توزیع این بیماری در دنیا بودهاند:
• جنس: زنها 2 تا 3 بابر بیش از مردان به این بیماری دچار میشوند.
• ژنتیک: MS یک بیماری ارثی نیست، اما توارث در آن نقش دارد. خطر بروز این بیماری در کل جمعیت، 1 نفر به ازای هر 750 نفر است، در حالیکه در کسانی که در بستگان درجه یک فردی را مبتلای به MS داشته باشند، خطر وقوع این بیماری 1 نفر به ازای هر 40 نفر است. در مقابل در دوقلوهای همسان که از نظر ژنتیکی کاملاً با هم بابر هستند، در صورت ابتلای یکی از آنها به MS شانس ابتلای نفر دوم، یک چهارم است؛ و این بدین معنا است که غیر از ارث عوامل دیگری نیز در وقوع این بیماری دخیل هستند.
• سن: اکثر مبتلایان به بیماری افراد بین 20 تا 50 سال هستند.
• منطقهی جغرافیایی: در کل جهان، هر چه از خط استوا دورتر شویم، خطر ابتلای به بیماری هم بیشتر میشود. به طوریکه در مناطق سردسیر عرضهای بالا و پایین جغرافیایی این بیماری بسیار شایع است. تحقیقاتی در جریان است تا نقش نور آفتاب و ویتامین دی را در ابتلای به MS مورد بررسی قرار دهند.
• نژاد: در بعضی کشورهای چند نژادی، مثل امریکا که افراد نژادهای مختلف در کنار هم زندگی میکنند، دیده شده است در بعضی نژادها ابتلای به MS بیشتر و در برخی دیگر کمتر است.
علت
علت اصلی ابتلای به MS شناخته شده نیست. در طول زمان تئوریهای مختلفی برای ایجاد این بیماری پیشنهاد شدهاند که نادرستی بسیاری از آنها امروزه به اثبات رسیده و نقش عواملی همچون آلرژی ها، فلزات سنگین، حیوانات خانگی، تروماهای فیزیکی و ... رد شدهاند. اما امروزه نقش عوامل مختلف عفونی، محیطی، ایمنی و ژنتیکی در بروز این بیماری مشخص شده است. بر اساس یکی از تئوریهای ارائه شده، در این بیماری نقص ژنتیکی سبب میشود عواملی ناشناخته (شاید نوعی ویروس، البته هنوز هیچ ویروسی به عنوان عامل بیماری شناخته نشده است)، سبب فعال شدن سیستم دفاعی بدن و ترشح آنتی بادیهایی گردد که اشتباهاً علیه غشای میلینی نورونها وارد عمل میشوند. این آنتیبادیها غشای میلینی را تخریب میکنند و با هجوم لوکوسیتها به محل، سبب التهاب میگردند. با فروکش کردن التهاب، بافت اسکار(sclerosis)� جایگزین میلینها میشود (سبب نامگذاری بیماری). با از بین رفتن میلینها سرعت هدایت در فیبرهای عصبی درگیر به شدت کاهش مییابد و علایم بروز می کنند. در مواردی شدت بیماری به حدی است که اکسونهای تشکیل دهندهی فیبر عصبی نیز همراه با میلین تخریب میشوند.
صدمه به نورونها در هر قسمتی از CNS اتفاق می افتد، اما محلهای شایع عبارتند از: عصب بینایی، مخ و نخاع گردنی.
علایم و نشانهها
شدت بروز علایم و دورهی بالینی از یکی از 4 الگوی زیر تبعیت میکند:
1- Relapsing-Remitting MS: در این الگو، که شایعترین الگو در بین بیماران شمرده میشود، بیمار دورههایی از تشدید علایم و عود بیماری را تجربه میکند که با بهبودی کامل یا نسبی دنبال میشوند. در فواصل بین حملات، بیمار وضعیت باثباتی دارد.
2- Primary-Progressive MS : در این الگو، از زمان تشخیص بیماری، بیمار تدریجاً با تشدید علایم و بدتر شدن وضعیت بیماری روبهرو خواهد بود. دورههای عود و بهبود علایم در این نوع وجود ندارد.
3- Secondary-Progressive MS: در این الگو، بیماری که تا قبل از این الگوی Relapsing-Remitting را تجربه میکرده، دچار پیشرفت تدریجی علایم به سمت وخیمتر شدن بیماری میشود.
4- Progressive-Relapsing MS: طبق این الگو، بیمار از زمان تشخیص بیماری، پیشرفت تدریجی علایم را به طور پیوسته تجربه میکند، اما در این حین دورههایی از شدت گرفتن علایم و بهبود نسبی را پیآمد آن تجربه خواهد کرد.
علایم و نشانههای بیماری MS به علت تنوع و وسعت مناطقی که آسیبهای نورونی اتفاق میافتد، بسیار متنوع و گستردهاند. این نشانهها عبارتند از:
الف. علایم شایع:
• خستگی: در 80 درصد بیماران دیده میشود و یکی از علایمی است که سبب ناتوانی فرد میگردد.
• خوابرفتن صورت، بدن و اندامها: علامت شایعی است که در بعضی از افراد در مراحل اولیه تنها علامت محسوب میشود.
• مشکلات مربوط به راه رفتن، حفظ تعادل و هماهنگی حرکات
• مشکلات ادراری: حدود 80 درصد بیماران مشکلات ادراری را گزارش میکنند. این مشکلات به اشکال مختلف فوریت ادراری، تکرر ادرار، تخیر در شروع ادرار، ادرار شبانه و بیاختیاری در کنترل ادرار نشان داده میشوند.
• مشکلات مربوط به دفع مدفوع: اغلب به شکل یبوست تظاهر میکند، اما بی اختیاری در کنترل مدفوع و اسهال نیز گزارش شدهاند.
• مشکلات بینایی: بسیار شایع هستند و گاهی تنها علامت محسوب میشوند. به اشکال مختلف اعم از دوبینی، تاری دید، کاهش دید، درد چشم، دیده شدن لکهی سیاه در میدان دید، نیستاگموس و غیره تظاهر میکند و باعث اضطراب و افسردگی در بیماران MS میشود.
• سرگیجه
• مشکلات جنسی: بیداری جنسی در سیستم عصبی مرکزی ایجاد میشود و سپس پیامهای حسی از طریق راههای نخاعی به اندامهای جنسی منتقل میشوند. چنانچه بیماری هریک از این ساختارها را درگیر کرده باشد، مستقیماً سبب مشکلات جنسی (از بیداری گرفته تا ارگاسم) میشود. از طرفی خستگی، اسپاسم عضلانی و مشکلات روحی روانی همراه با بیماری نیز میتوانند به طور غیر مستقیم سبب مشکلات جنسی شوند.
• درد
• مشکلات شناختی: حدوداً 50 درصد بیماران دچار MS به نوعی دچار مشکلات مربوط به فعالیتهای سطح بالای مغزی اعم از حافظه، یادگیری، حساب و کتاب، تفکر منطقی، حل مساله و غیره که تحت عنوان فعالیتهای شناختی نامیده میشوند، قرار میگیرند.
• مشکلات روانی: هم اولیه به علت خود بیماری و هم به علت عوارض مربوط به ناتوانی های ایجاد شده، علایم مختلف روانی شامل افسردگی ها، تحریک پذیری، عاطفههای بی ثبات و غیره در بیماران مبتلا به MS دیده میشود.
• انقباضات عضلانی (Spasticity) در بیماران دچار MS بسیار شایع است و اغلب عضلات پا را درگیر میکند اما در هریک از اندام ها میتواند ایجاد شود. شدت انقباض نیز ممکن است از یک احساس سفتی در عضله، تا ناتوانی در حرکت دادن عضو و خشکشدگی آن متغیر باشد. گاهی اسپاسمهای عضلانی سبب ایجاد درد و سفتی های مفصل میشوند.
ب. علایم نادر:
• اختلال در صحبت کردن
• مشکل در بلع
• سردرد
• کاهش شنوایی
• صرع
• لرزش
• خارش
• مشکلات تنفسی
تشخیص
در حال حاضر هیچ علامت، نشانه، تست کلینیکی یا پاراکلینیکی که به تنهایی وجود MS را تشخیص دهد، وجود ندارد. برای تشخیص از شرح حال بالینی، معاینهی فیزیکی و تستهای پاراکلینیکی استفاده میشود.
MRI: بهترین تست تشخیصی برای MS امارآی میباشد. در امارآی پلاکهای MS در مادهی سفید مغز و نخاع مشخص میشوند. با این حال، امآرآی به تنهایی برای تشخیص ام اس کافی نیست، چون تعدادی از بیماریهای دیگر نیز بر روی امارآی ضایعاتی شبیه به MS ایجاد میکنند.
Evoked potential (EP) tests: در این تست، فعالیت الکتریکی سیستم عصبی در پاسخ به محرکات خاصی نظیر محرکات دیداری، شنیداری یا بساوایی مورد سنجش قرار میگیرد. چون MS سرعت انتقال پیامهای عصبی را کند میکند، این تست تشخیصی مفید واقع میشود.
CSF analysis: آنالیز مایع مغزی نخاعی، وجود پروتیینهای خاص مربوط به سیستم دفاعی و نیز وجود oligoclonal bands را (که نشانهای از وجود یک واکنش ایمنی در CNS است) نشان میدهد.
درمان
هیچ درمان قطعی برای MS وجود ندارد. اما درمانهایی وجود دارند تا دورهی بالینی بیماری را تعدیل کنند، علایم را تخفیف دهند، شدت علایم را در دورههای عود بیماری کنترل کنند و سطح عملکرد فرد را ارتقا دهند. داروهای زیر به منظور کند کردن سرعت پیشرفت بیماری مورد استفاده قرار میگیرند:
• Avonex (interferon beta-1a)
• Betaseron (interferon beta-1b)
• Copaxone (glatiramer acetate)
• Novantrone (mitoxantrone)
• Rebif (interferon beta-1°)
• Tysabri (natalizumab)
Avonex) interferon beta 1a): این دارو یک اینترفرون بتا است که با روشهای بیوتکنیکال و مهندسی ژنتیک درست شده است. اینترفرون بتا یک گلیکوپروتئین است که در بدن به طور طبیعی علیه ویروسها ساخته میشود.� این دارو برای کنترل دورهی بیماری در بیماران MS مصرف میشود و ناتوانی فیزیکی این بیماران را به تاخیر انداخته و دورههای عود علایم را کاهش میدهد. دوز درماني آن 30 ميكروگرم معادل 6 ميليون واحد است که به شکل داخل عضلانی هر هفته یکبار تزریق میشود. این دارو مخصوصاً در هفتههای آغازین درمان میتواند باعث علایمی شبیه آنفولانزا شود. پس بهتر است قبل از خواب مصرف شود و از استامینوفن هم در صورت لزوم استفاده شود. واکنشهای محل تزریق و افسردگی از دیگر عوارض این دارو میباشد.
مراقبتهای پرستاری
خستگی
• اطلاع خستگی به پزشک. شاید علت خستگی عوارض جانبی داروها یا مربوط به وضعیتهای قابل اصلاح پزشکی (مثل آنمی، بیماری های تیروئید یا افسردگی) باشد.
• ارجاع بیمار به کاردرمانگر تا روشهای آسان کار کردن به آنها آموخته شود. وظيفه كاردرماني تطبيق و تنظيم انجام كارها و تدابير يكپارچه سازي فعاليتها بگونه اي است كه بيشترين حجم فعاليت با صرف انرژي كمتر صورت گيرد (در واقع افزايش اثر بخشي انرژي صرف شده را كاردرماني گويند ).
• آموزش روشهای حفظ انرژی
• تنظیم خواب بیمار و تامین استراحت کافی با استفاده از روشهای دارویی و غیر دارویی
• اقدامات رواندرمانی مثل آموزش تکنیکهای ریلکسشن، روشهای مدیریت استرس، عضویت در گروههای حمایتی و ارجاع به روانپزشک
• کنترل گرما با استفاده از دوش آب سرد، کمپرسهای یخ، خنک کردن محیط زندگی و اجتناب از حمام گرم یا قرار گرفتن در محیطهای گرم.
• به بیماران آموزش دهید تا کارهایشان را اولویت بندی کنند و از انجام کارهای بیهوده اجتناب کنند. طوری برنامهریزی کنند که فعالیتها را در زمانی که حداکثر انرژی را دارند (اکثراً صبحها) انجام دهند.
• آموزش در مورد آهسته و پیوسته انجام دادن کارها
• سپردن بعضی کارها به دیگران و درخواست از اطرافیان برای انجام آنها
• فعالیتهای بدنی. علیرغم اینکه باعث صرف انرژی میشود، اما در عین حال از بدتر شدن وضعیت بیمار جلوگیری کرده، توان ماهیچهها را حفظ میکند و از نظر روانی باعث تحرک فرد میشود. اما میبایست با احتیاط و کنترل شده استفاده شود.
• استفاده از وسایل کمکی برای حرکت
• رژيم غذايي كم چرب ، پرهيز از غذاي سنگين و غذاي داغ در كاهش بي رمقي ناشي از ام اس موثر است.
• مصرف بيش از حد الكل و سيگار تاثير منفي در ميزان بي رمقي ام اس دارد.
خوابرفتگی و گزگز پوست
• اگر خواب رفتگی در صورت باشد، به بیماران آموزش دهید تا به هنگام جویدن غذا مواظب باشند؛ چون ممکن است زبان یا قسمت داخلی دهان خود را بجوند.
• اگر خواب رفتگی در اندامها باشد، در مورد احتیاط از منابع گرمایی هشدارهای لازم را به بیمار بدهید.
• اگر خواب رفتگی در نواحی نشیمنگاه باشد در مورد استفاده از صندلیهای نرم و استاندارد توصیههای لازم را به بیمار ارائه کنید.
• در مورد مراقبت از نواحی تخت فشار آموزشهای لازم را به بیمار ارائه کنید.
مشکلات حرکتی
• ارجاع به فیزیوتراپی
• توصیه به استفاده از وسایل کمک حرکتی
• توصیه به اطرافیان که موقع راه رفتن و تحرک، مواظب بیمار باشند
مشکلات ادراری
• بیماران باید روزانه مقدار کافی مایعات (2000 سیسی در 24 ساعت) مصرف نمایند.
• از مصرف مایعات در ساعات پایانی روز خودداری کنند.
• هر 3 ساعت به دستشویی رفته و برای تخلیهی مثانه تلاش کند.
• از کاتتریزاسیون متناوب مثانه استفاده کند. اگر در هر بار کاتتریزاسیئن بیش از 500 میلیلیتر ادرار در مثانه وجود داشته باشد، فواصل را کاهش دهد.
مشکلات دفع مدفوع
• توصیه به مصرف میزان کافی مایعات. روزانه 6 تا 8 لیوان آب مصرف کند.
• از فیبرهای غذایی به مقدار زیاد در روز استفاده کند.
• پس از مشورت با پزشک معالج، از نرمکنندههای مدفوع استفاده کند.
• برنامهی منظمی را برای دفع مدفوع تهیه کند.
• از ملیّنها، انما و شیافها نباید به طور دایمی استفاده شود چون ایجاد وابستگی میکند.
مشکلات بینایی
• استراحت دادن به چشمها در فواصل انجام کارها
• اجتناب از مطالعهی طولانی مدت و کار کردن طولانی مدت با کامپیوتر
• در موارد دوبینی، برای انجام کارهای چشمی کوتاه مدت میتواند یکی از چشمها را ببندد یا با چیزی بپوشاند، اما این کار طولانی مدت توصیه نمیشود چون توانایی تطابق را در مغز مختل میکند.
منبع : shameshabneshin.blogfa.com
• جنس: زنها 2 تا 3 بابر بیش از مردان به این بیماری دچار میشوند.
• ژنتیک: MS یک بیماری ارثی نیست، اما توارث در آن نقش دارد. خطر بروز این بیماری در کل جمعیت، 1 نفر به ازای هر 750 نفر است، در حالیکه در کسانی که در بستگان درجه یک فردی را مبتلای به MS داشته باشند، خطر وقوع این بیماری 1 نفر به ازای هر 40 نفر است. در مقابل در دوقلوهای همسان که از نظر ژنتیکی کاملاً با هم بابر هستند، در صورت ابتلای یکی از آنها به MS شانس ابتلای نفر دوم، یک چهارم است؛ و این بدین معنا است که غیر از ارث عوامل دیگری نیز در وقوع این بیماری دخیل هستند.
• سن: اکثر مبتلایان به بیماری افراد بین 20 تا 50 سال هستند.
• منطقهی جغرافیایی: در کل جهان، هر چه از خط استوا دورتر شویم، خطر ابتلای به بیماری هم بیشتر میشود. به طوریکه در مناطق سردسیر عرضهای بالا و پایین جغرافیایی این بیماری بسیار شایع است. تحقیقاتی در جریان است تا نقش نور آفتاب و ویتامین دی را در ابتلای به MS مورد بررسی قرار دهند.
• نژاد: در بعضی کشورهای چند نژادی، مثل امریکا که افراد نژادهای مختلف در کنار هم زندگی میکنند، دیده شده است در بعضی نژادها ابتلای به MS بیشتر و در برخی دیگر کمتر است.
علت
علت اصلی ابتلای به MS شناخته شده نیست. در طول زمان تئوریهای مختلفی برای ایجاد این بیماری پیشنهاد شدهاند که نادرستی بسیاری از آنها امروزه به اثبات رسیده و نقش عواملی همچون آلرژی ها، فلزات سنگین، حیوانات خانگی، تروماهای فیزیکی و ... رد شدهاند. اما امروزه نقش عوامل مختلف عفونی، محیطی، ایمنی و ژنتیکی در بروز این بیماری مشخص شده است. بر اساس یکی از تئوریهای ارائه شده، در این بیماری نقص ژنتیکی سبب میشود عواملی ناشناخته (شاید نوعی ویروس، البته هنوز هیچ ویروسی به عنوان عامل بیماری شناخته نشده است)، سبب فعال شدن سیستم دفاعی بدن و ترشح آنتی بادیهایی گردد که اشتباهاً علیه غشای میلینی نورونها وارد عمل میشوند. این آنتیبادیها غشای میلینی را تخریب میکنند و با هجوم لوکوسیتها به محل، سبب التهاب میگردند. با فروکش کردن التهاب، بافت اسکار(sclerosis)� جایگزین میلینها میشود (سبب نامگذاری بیماری). با از بین رفتن میلینها سرعت هدایت در فیبرهای عصبی درگیر به شدت کاهش مییابد و علایم بروز می کنند. در مواردی شدت بیماری به حدی است که اکسونهای تشکیل دهندهی فیبر عصبی نیز همراه با میلین تخریب میشوند.
صدمه به نورونها در هر قسمتی از CNS اتفاق می افتد، اما محلهای شایع عبارتند از: عصب بینایی، مخ و نخاع گردنی.
علایم و نشانهها
شدت بروز علایم و دورهی بالینی از یکی از 4 الگوی زیر تبعیت میکند:
1- Relapsing-Remitting MS: در این الگو، که شایعترین الگو در بین بیماران شمرده میشود، بیمار دورههایی از تشدید علایم و عود بیماری را تجربه میکند که با بهبودی کامل یا نسبی دنبال میشوند. در فواصل بین حملات، بیمار وضعیت باثباتی دارد.
2- Primary-Progressive MS : در این الگو، از زمان تشخیص بیماری، بیمار تدریجاً با تشدید علایم و بدتر شدن وضعیت بیماری روبهرو خواهد بود. دورههای عود و بهبود علایم در این نوع وجود ندارد.
3- Secondary-Progressive MS: در این الگو، بیماری که تا قبل از این الگوی Relapsing-Remitting را تجربه میکرده، دچار پیشرفت تدریجی علایم به سمت وخیمتر شدن بیماری میشود.
4- Progressive-Relapsing MS: طبق این الگو، بیمار از زمان تشخیص بیماری، پیشرفت تدریجی علایم را به طور پیوسته تجربه میکند، اما در این حین دورههایی از شدت گرفتن علایم و بهبود نسبی را پیآمد آن تجربه خواهد کرد.
علایم و نشانههای بیماری MS به علت تنوع و وسعت مناطقی که آسیبهای نورونی اتفاق میافتد، بسیار متنوع و گستردهاند. این نشانهها عبارتند از:
الف. علایم شایع:
• خستگی: در 80 درصد بیماران دیده میشود و یکی از علایمی است که سبب ناتوانی فرد میگردد.
• خوابرفتن صورت، بدن و اندامها: علامت شایعی است که در بعضی از افراد در مراحل اولیه تنها علامت محسوب میشود.
• مشکلات مربوط به راه رفتن، حفظ تعادل و هماهنگی حرکات
• مشکلات ادراری: حدود 80 درصد بیماران مشکلات ادراری را گزارش میکنند. این مشکلات به اشکال مختلف فوریت ادراری، تکرر ادرار، تخیر در شروع ادرار، ادرار شبانه و بیاختیاری در کنترل ادرار نشان داده میشوند.
• مشکلات مربوط به دفع مدفوع: اغلب به شکل یبوست تظاهر میکند، اما بی اختیاری در کنترل مدفوع و اسهال نیز گزارش شدهاند.
• مشکلات بینایی: بسیار شایع هستند و گاهی تنها علامت محسوب میشوند. به اشکال مختلف اعم از دوبینی، تاری دید، کاهش دید، درد چشم، دیده شدن لکهی سیاه در میدان دید، نیستاگموس و غیره تظاهر میکند و باعث اضطراب و افسردگی در بیماران MS میشود.
• سرگیجه
• مشکلات جنسی: بیداری جنسی در سیستم عصبی مرکزی ایجاد میشود و سپس پیامهای حسی از طریق راههای نخاعی به اندامهای جنسی منتقل میشوند. چنانچه بیماری هریک از این ساختارها را درگیر کرده باشد، مستقیماً سبب مشکلات جنسی (از بیداری گرفته تا ارگاسم) میشود. از طرفی خستگی، اسپاسم عضلانی و مشکلات روحی روانی همراه با بیماری نیز میتوانند به طور غیر مستقیم سبب مشکلات جنسی شوند.
• درد
• مشکلات شناختی: حدوداً 50 درصد بیماران دچار MS به نوعی دچار مشکلات مربوط به فعالیتهای سطح بالای مغزی اعم از حافظه، یادگیری، حساب و کتاب، تفکر منطقی، حل مساله و غیره که تحت عنوان فعالیتهای شناختی نامیده میشوند، قرار میگیرند.
• مشکلات روانی: هم اولیه به علت خود بیماری و هم به علت عوارض مربوط به ناتوانی های ایجاد شده، علایم مختلف روانی شامل افسردگی ها، تحریک پذیری، عاطفههای بی ثبات و غیره در بیماران مبتلا به MS دیده میشود.
• انقباضات عضلانی (Spasticity) در بیماران دچار MS بسیار شایع است و اغلب عضلات پا را درگیر میکند اما در هریک از اندام ها میتواند ایجاد شود. شدت انقباض نیز ممکن است از یک احساس سفتی در عضله، تا ناتوانی در حرکت دادن عضو و خشکشدگی آن متغیر باشد. گاهی اسپاسمهای عضلانی سبب ایجاد درد و سفتی های مفصل میشوند.
ب. علایم نادر:
• اختلال در صحبت کردن
• مشکل در بلع
• سردرد
• کاهش شنوایی
• صرع
• لرزش
• خارش
• مشکلات تنفسی
تشخیص
در حال حاضر هیچ علامت، نشانه، تست کلینیکی یا پاراکلینیکی که به تنهایی وجود MS را تشخیص دهد، وجود ندارد. برای تشخیص از شرح حال بالینی، معاینهی فیزیکی و تستهای پاراکلینیکی استفاده میشود.
MRI: بهترین تست تشخیصی برای MS امارآی میباشد. در امارآی پلاکهای MS در مادهی سفید مغز و نخاع مشخص میشوند. با این حال، امآرآی به تنهایی برای تشخیص ام اس کافی نیست، چون تعدادی از بیماریهای دیگر نیز بر روی امارآی ضایعاتی شبیه به MS ایجاد میکنند.
Evoked potential (EP) tests: در این تست، فعالیت الکتریکی سیستم عصبی در پاسخ به محرکات خاصی نظیر محرکات دیداری، شنیداری یا بساوایی مورد سنجش قرار میگیرد. چون MS سرعت انتقال پیامهای عصبی را کند میکند، این تست تشخیصی مفید واقع میشود.
CSF analysis: آنالیز مایع مغزی نخاعی، وجود پروتیینهای خاص مربوط به سیستم دفاعی و نیز وجود oligoclonal bands را (که نشانهای از وجود یک واکنش ایمنی در CNS است) نشان میدهد.
درمان
هیچ درمان قطعی برای MS وجود ندارد. اما درمانهایی وجود دارند تا دورهی بالینی بیماری را تعدیل کنند، علایم را تخفیف دهند، شدت علایم را در دورههای عود بیماری کنترل کنند و سطح عملکرد فرد را ارتقا دهند. داروهای زیر به منظور کند کردن سرعت پیشرفت بیماری مورد استفاده قرار میگیرند:
• Avonex (interferon beta-1a)
• Betaseron (interferon beta-1b)
• Copaxone (glatiramer acetate)
• Novantrone (mitoxantrone)
• Rebif (interferon beta-1°)
• Tysabri (natalizumab)
Avonex) interferon beta 1a): این دارو یک اینترفرون بتا است که با روشهای بیوتکنیکال و مهندسی ژنتیک درست شده است. اینترفرون بتا یک گلیکوپروتئین است که در بدن به طور طبیعی علیه ویروسها ساخته میشود.� این دارو برای کنترل دورهی بیماری در بیماران MS مصرف میشود و ناتوانی فیزیکی این بیماران را به تاخیر انداخته و دورههای عود علایم را کاهش میدهد. دوز درماني آن 30 ميكروگرم معادل 6 ميليون واحد است که به شکل داخل عضلانی هر هفته یکبار تزریق میشود. این دارو مخصوصاً در هفتههای آغازین درمان میتواند باعث علایمی شبیه آنفولانزا شود. پس بهتر است قبل از خواب مصرف شود و از استامینوفن هم در صورت لزوم استفاده شود. واکنشهای محل تزریق و افسردگی از دیگر عوارض این دارو میباشد.
مراقبتهای پرستاری
خستگی
• اطلاع خستگی به پزشک. شاید علت خستگی عوارض جانبی داروها یا مربوط به وضعیتهای قابل اصلاح پزشکی (مثل آنمی، بیماری های تیروئید یا افسردگی) باشد.
• ارجاع بیمار به کاردرمانگر تا روشهای آسان کار کردن به آنها آموخته شود. وظيفه كاردرماني تطبيق و تنظيم انجام كارها و تدابير يكپارچه سازي فعاليتها بگونه اي است كه بيشترين حجم فعاليت با صرف انرژي كمتر صورت گيرد (در واقع افزايش اثر بخشي انرژي صرف شده را كاردرماني گويند ).
• آموزش روشهای حفظ انرژی
• تنظیم خواب بیمار و تامین استراحت کافی با استفاده از روشهای دارویی و غیر دارویی
• اقدامات رواندرمانی مثل آموزش تکنیکهای ریلکسشن، روشهای مدیریت استرس، عضویت در گروههای حمایتی و ارجاع به روانپزشک
• کنترل گرما با استفاده از دوش آب سرد، کمپرسهای یخ، خنک کردن محیط زندگی و اجتناب از حمام گرم یا قرار گرفتن در محیطهای گرم.
• به بیماران آموزش دهید تا کارهایشان را اولویت بندی کنند و از انجام کارهای بیهوده اجتناب کنند. طوری برنامهریزی کنند که فعالیتها را در زمانی که حداکثر انرژی را دارند (اکثراً صبحها) انجام دهند.
• آموزش در مورد آهسته و پیوسته انجام دادن کارها
• سپردن بعضی کارها به دیگران و درخواست از اطرافیان برای انجام آنها
• فعالیتهای بدنی. علیرغم اینکه باعث صرف انرژی میشود، اما در عین حال از بدتر شدن وضعیت بیمار جلوگیری کرده، توان ماهیچهها را حفظ میکند و از نظر روانی باعث تحرک فرد میشود. اما میبایست با احتیاط و کنترل شده استفاده شود.
• استفاده از وسایل کمکی برای حرکت
• رژيم غذايي كم چرب ، پرهيز از غذاي سنگين و غذاي داغ در كاهش بي رمقي ناشي از ام اس موثر است.
• مصرف بيش از حد الكل و سيگار تاثير منفي در ميزان بي رمقي ام اس دارد.
خوابرفتگی و گزگز پوست
• اگر خواب رفتگی در صورت باشد، به بیماران آموزش دهید تا به هنگام جویدن غذا مواظب باشند؛ چون ممکن است زبان یا قسمت داخلی دهان خود را بجوند.
• اگر خواب رفتگی در اندامها باشد، در مورد احتیاط از منابع گرمایی هشدارهای لازم را به بیمار بدهید.
• اگر خواب رفتگی در نواحی نشیمنگاه باشد در مورد استفاده از صندلیهای نرم و استاندارد توصیههای لازم را به بیمار ارائه کنید.
• در مورد مراقبت از نواحی تخت فشار آموزشهای لازم را به بیمار ارائه کنید.
مشکلات حرکتی
• ارجاع به فیزیوتراپی
• توصیه به استفاده از وسایل کمک حرکتی
• توصیه به اطرافیان که موقع راه رفتن و تحرک، مواظب بیمار باشند
مشکلات ادراری
• بیماران باید روزانه مقدار کافی مایعات (2000 سیسی در 24 ساعت) مصرف نمایند.
• از مصرف مایعات در ساعات پایانی روز خودداری کنند.
• هر 3 ساعت به دستشویی رفته و برای تخلیهی مثانه تلاش کند.
• از کاتتریزاسیون متناوب مثانه استفاده کند. اگر در هر بار کاتتریزاسیئن بیش از 500 میلیلیتر ادرار در مثانه وجود داشته باشد، فواصل را کاهش دهد.
مشکلات دفع مدفوع
• توصیه به مصرف میزان کافی مایعات. روزانه 6 تا 8 لیوان آب مصرف کند.
• از فیبرهای غذایی به مقدار زیاد در روز استفاده کند.
• پس از مشورت با پزشک معالج، از نرمکنندههای مدفوع استفاده کند.
• برنامهی منظمی را برای دفع مدفوع تهیه کند.
• از ملیّنها، انما و شیافها نباید به طور دایمی استفاده شود چون ایجاد وابستگی میکند.
مشکلات بینایی
• استراحت دادن به چشمها در فواصل انجام کارها
• اجتناب از مطالعهی طولانی مدت و کار کردن طولانی مدت با کامپیوتر
• در موارد دوبینی، برای انجام کارهای چشمی کوتاه مدت میتواند یکی از چشمها را ببندد یا با چیزی بپوشاند، اما این کار طولانی مدت توصیه نمیشود چون توانایی تطابق را در مغز مختل میکند.
منبع : shameshabneshin.blogfa.com