دكتر من كه هميشه تا منو مي بينه اول يه سيگار روشن مي كنه و يه كم از خاطرات جوونيش
برامون تعريف مي گه و بعدش هم با اين چكشها معاينم مي كنه و بعد به همسرم ميگه :
اگه حرصش بدي كار خودت زاره
قرص و آمپول هم كه نميده .
هيچ غذا يا كاري رو هم برام ممنوع نكرده
برامون تعريف مي گه و بعدش هم با اين چكشها معاينم مي كنه و بعد به همسرم ميگه :
اگه حرصش بدي كار خودت زاره
قرص و آمپول هم كه نميده .
هيچ غذا يا كاري رو هم برام ممنوع نكرده
بيا با من مدارا كن ، كه من مجنونم و مستم ...