2011/05/23, 02:17 PM
من اونجا هم توضیح دادم و گفتم خدمت بچه ها
که بابای من بین دوستاش معروفه به این کارا
کوچکترین شوخیش این بوده که دوستش و با ماشین از پشت زده ... البته چیزیش نشده فوقش یه هفته لنگیده ولی بابای من یه عمر برای کل دوستان و آشنایان و اصناف و کسبه خاطره ایجاد کرده ....
بالاخره هر چی باشه منم پسرشم ولی به خاطر ام اس رعایت حال بچه ها رو میکنم ... و الا از همون مسافرت باید مستقیم همه برن پالس
که بابای من بین دوستاش معروفه به این کارا
کوچکترین شوخیش این بوده که دوستش و با ماشین از پشت زده ... البته چیزیش نشده فوقش یه هفته لنگیده ولی بابای من یه عمر برای کل دوستان و آشنایان و اصناف و کسبه خاطره ایجاد کرده ....
بالاخره هر چی باشه منم پسرشم ولی به خاطر ام اس رعایت حال بچه ها رو میکنم ... و الا از همون مسافرت باید مستقیم همه برن پالس
... وقتی تبر به جنگل آمد ، درختان فریاد زدند و گفتند :نگاه کنید دسته اش از جنس ماست !!. ... 1213.2