2011/05/03, 08:05 PM
من هم با نظرات ایشون تا حدی موافقم
اینجا در آلمان در هر دو مورد پزشکی که برای من پیش اومده با چند تا سرچ اینترنتی و تحلیل ساده درک بهتری از بیماریم بدست آوردم تا پزشک هایی که وقتمو چندین ماه تلف کردند. یک موردش رو که باید برای خیلی هاتون آشنا باشه تعریف میکنم.
اولین باری که در دست چپم سردی و بی حسی احساس کردم بعد از پر کردن نا موفق دندونم بود که عفونت و باد کرد و دندانپزشک نابغه بعد از دو بار عکس برداری و خالی کردن دوباره دندان، عصب کشی کرد. من بلافاصله رفتم به یک دکتر عمومی چون اینجا نمیشه مستقیما رفت متخصص. کامل مشکل دستمو بهش گفتم که احساس دمای مثلا یک فنجان چای با دست چپ طبیعی نیست و وقتی به یک جسمی فشار وارد میکنم دست راست عادیه ولی دست چپ سست میشه. این نابغه دوم هم گفت که منیزیم کم دارم و باید دو ماه قرص جوشان بخورم. همونجا گفتم آخه چطور شده که فقط اعصاب این دستم منیزیم کم آوردن و احتمال نداره که مشکل جدی تو مغزم باشه. یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم انداخت و گفت که نه! بعد از دو ماه که تغییری اتفاق نیافتاد معرفی ام کرد به متخصص نرولوژی و خودش هم گفت که خیلی طول میکشه تا بهت نوبت نرسه. من هم گفتم بالاخره دکتره خیر سرش و معروف هم هست مثلا. منه مهندس شاید دارم خارج از حیطه سوادم نظر میدم. خلاصه بعد از سه ما و انجام ام آر آی اسپات های محترم پدیدار شدند و متخصصم گفت که اون پزشک عمومیه اگه منو بعنوان مورد خاص معرفی میکرد اون حتما بهم وقت فوری می داد.
یک مورد مشابه دیگه هم پیش اومد که من طبق نظر خودم عمل کردم و به حرف متخصص اورولوژی که تو این شهر برای خودش بروبیایی داره عمل نکردم و بعد از یک سال که معلوم شد ام اس دارم فهمیدم که چه کار خوبی کردم به توصیه اون که عمل جراحی بود عمل نکردم.
خلاصه اینکه من هم با این ایده موافقم که خودمون هم یه تحقیقاتی بکنیم.
در این که افرادی با دانش پزشکی بالا و کلاسیک از تحقیقاتشون نتیایج بهتری میگیرند شکی نیست. اما این دلیل نمیشه که ما هم چنین کار کم هزینه و شاید بی هزینه ای رو انجام ندیم.
چیزی که مسلمه اینه که ما در مورد درمان خیلی بعیده که بتونیم به یافته ای برسیم.
اما در مورد پیدا کردن دلایل ابتلا به ام اس این احتمال وجود داره که با روی هم گذاشتن یک سری ورودی-خروجی (اتفاقات رخ داده برامون قبل از بیماری-علائم بعد از بیماری) به نتیجه ای برسیم. این روش که "شناسایی سیستم ها" نام داره برای سیستم ها و پدیده های پیچیده ای مثل احتراق یا توربولانس که قوانین فیزیکی نمیتونن بطور کامل مدلشون کنن ویا خیلی پیچیده و فاقد کارآیی هستند بکار گرفته میشه و در خیلی موارد جواب خوبی میده.
در هر صورت چه از شناسایی سیستم ها و مدلسازی استفاده بشه و چه از تحلیل آماری که دوستان اشاره کردند قدم اولیه جمع آوری آمار هست.
فرمایش دوست دیگرمان هم متین است که فرمودند در همه جای دنیا تحقیق انجام میشه و اگه به این آسونی باشه دانشمندها حتما پیداش میکردند. ولی امتیازی که ما داریم اینه که خودمون این بیماری رو با پوست و گوشتمون لمس کردیم. شاید دلایل و علائمی به فکرمون بیاد و تحلیل آماری هم تاییدش کنه که محققین اونها رو در نظر نگرفتند.
اگر پرسشنامه تابحال تهیه نشده من میتونم در وردپرس یک وبلاگ همراه با فرم آنلاین با قابلیت ثبت اطلاعات درست کنم. ضمنا همه میتونن سوالات پیشنهادیشون رو بصورت کامنت درج کنند تا اضافه کنیم. فقط من مطمئن نیستم که سایت وردپرس دات کام در ایران در دسترس هست یا فیلتر شده.
اگه فیلتره مدیر محترم سایت در صورت تمایل میتونند یک وردپرس در سایت نصب کنند.
براتون آرزوی سلامتی و شادکامی دارم
اینجا در آلمان در هر دو مورد پزشکی که برای من پیش اومده با چند تا سرچ اینترنتی و تحلیل ساده درک بهتری از بیماریم بدست آوردم تا پزشک هایی که وقتمو چندین ماه تلف کردند. یک موردش رو که باید برای خیلی هاتون آشنا باشه تعریف میکنم.
اولین باری که در دست چپم سردی و بی حسی احساس کردم بعد از پر کردن نا موفق دندونم بود که عفونت و باد کرد و دندانپزشک نابغه بعد از دو بار عکس برداری و خالی کردن دوباره دندان، عصب کشی کرد. من بلافاصله رفتم به یک دکتر عمومی چون اینجا نمیشه مستقیما رفت متخصص. کامل مشکل دستمو بهش گفتم که احساس دمای مثلا یک فنجان چای با دست چپ طبیعی نیست و وقتی به یک جسمی فشار وارد میکنم دست راست عادیه ولی دست چپ سست میشه. این نابغه دوم هم گفت که منیزیم کم دارم و باید دو ماه قرص جوشان بخورم. همونجا گفتم آخه چطور شده که فقط اعصاب این دستم منیزیم کم آوردن و احتمال نداره که مشکل جدی تو مغزم باشه. یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم انداخت و گفت که نه! بعد از دو ماه که تغییری اتفاق نیافتاد معرفی ام کرد به متخصص نرولوژی و خودش هم گفت که خیلی طول میکشه تا بهت نوبت نرسه. من هم گفتم بالاخره دکتره خیر سرش و معروف هم هست مثلا. منه مهندس شاید دارم خارج از حیطه سوادم نظر میدم. خلاصه بعد از سه ما و انجام ام آر آی اسپات های محترم پدیدار شدند و متخصصم گفت که اون پزشک عمومیه اگه منو بعنوان مورد خاص معرفی میکرد اون حتما بهم وقت فوری می داد.
یک مورد مشابه دیگه هم پیش اومد که من طبق نظر خودم عمل کردم و به حرف متخصص اورولوژی که تو این شهر برای خودش بروبیایی داره عمل نکردم و بعد از یک سال که معلوم شد ام اس دارم فهمیدم که چه کار خوبی کردم به توصیه اون که عمل جراحی بود عمل نکردم.
خلاصه اینکه من هم با این ایده موافقم که خودمون هم یه تحقیقاتی بکنیم.
در این که افرادی با دانش پزشکی بالا و کلاسیک از تحقیقاتشون نتیایج بهتری میگیرند شکی نیست. اما این دلیل نمیشه که ما هم چنین کار کم هزینه و شاید بی هزینه ای رو انجام ندیم.
چیزی که مسلمه اینه که ما در مورد درمان خیلی بعیده که بتونیم به یافته ای برسیم.
اما در مورد پیدا کردن دلایل ابتلا به ام اس این احتمال وجود داره که با روی هم گذاشتن یک سری ورودی-خروجی (اتفاقات رخ داده برامون قبل از بیماری-علائم بعد از بیماری) به نتیجه ای برسیم. این روش که "شناسایی سیستم ها" نام داره برای سیستم ها و پدیده های پیچیده ای مثل احتراق یا توربولانس که قوانین فیزیکی نمیتونن بطور کامل مدلشون کنن ویا خیلی پیچیده و فاقد کارآیی هستند بکار گرفته میشه و در خیلی موارد جواب خوبی میده.
در هر صورت چه از شناسایی سیستم ها و مدلسازی استفاده بشه و چه از تحلیل آماری که دوستان اشاره کردند قدم اولیه جمع آوری آمار هست.
فرمایش دوست دیگرمان هم متین است که فرمودند در همه جای دنیا تحقیق انجام میشه و اگه به این آسونی باشه دانشمندها حتما پیداش میکردند. ولی امتیازی که ما داریم اینه که خودمون این بیماری رو با پوست و گوشتمون لمس کردیم. شاید دلایل و علائمی به فکرمون بیاد و تحلیل آماری هم تاییدش کنه که محققین اونها رو در نظر نگرفتند.
اگر پرسشنامه تابحال تهیه نشده من میتونم در وردپرس یک وبلاگ همراه با فرم آنلاین با قابلیت ثبت اطلاعات درست کنم. ضمنا همه میتونن سوالات پیشنهادیشون رو بصورت کامنت درج کنند تا اضافه کنیم. فقط من مطمئن نیستم که سایت وردپرس دات کام در ایران در دسترس هست یا فیلتر شده.
اگه فیلتره مدیر محترم سایت در صورت تمایل میتونند یک وردپرس در سایت نصب کنند.
براتون آرزوی سلامتی و شادکامی دارم
(2011/04/04, 09:50 AM)MAHDI نوشته است: يكي از دوستان من كه mba مي خونه تو دانشگاه تهران و مي دونست من ms دارم چند وقته پيش بهم زنگ زد و گفت كارت دارم. وقتي اومد پيشم گفت مي خوام يكمي اطلاعات بگيرم راجع به ام اس
گفتم براي چي؟ گفت يك انسيتو تو امريكا يه مسابقه اي گذاشته و خواسته كه در زمينه اينكه چه وقت يك بيمار ام اسي دچار حمله است پروپوزال بدن. جايزه اش هم 100 هزار دلاره. موضوع مسابقه اين بود كه از روي چه ويژگي يك فرد مي شه فهميد ام اس الان بهش حمله كرده يا نه. نكته مهم اين بود كه فقط پروپوزال مي خواستن. نه دقيقا راه حل. فقط ايده.
دوست من تو رياضيات و امار المپيادي بود مهمترين نكته اين بود كه اغلب بچه هاي فني و علوم تو اين مسابقه شركت كردن و تقريبا هيچ پزشكي نبود.
اين مطلب رو گفتم يه چيزي بگم. معمولا پزشك ها كمتر در زمينه خلق ايده تبحر دارن و اغلب شهودي و تجربي كار مي كنن تقصيري هم ندارن نوع اموزششون بيشتر تجربي و شهودي بوده. اما مهندسين و رياضيدانان چون با الگوريتم هاي منطقي سر و كار دارن و مي تونن ارتباط ميان داده ها رو بهتر درك كنن تو خلق ايده متبحر ترن.
از اونجا هم كه ام اس هنوز ناشناخته است و هزاران فاكتور تاثيرگذار داره نميشه به پزشكان اميد بست كه بتونن ايده اي براي درمان پيدا كنن و احتمالا اين دانشمندان علوم تحليل داده ها هستن كه در نهايت راه حلي پيدا خواهند كرد.
اما يك مسئله اينجا هست.
همين دانشمندان تحليل داده ها دانشمندن. يعني اينكه دهها سال درس خوندن و الگوريتم هاي زيادي نوشتن و مشقت كشيدن كه به اينجا رسيدن. من نوعي نمي تونم كار تحليل داده بكنم. مي تونم بهشون كمك كنم اما نه اينكه خودم تحليلگر باشم.
من اعتقاد دارم اگه تو نهاد هاي بين المللي يا داخلي كساني دارن تو زمينه تحليل داده ها كار مي كنن ميشه تو جمع اوري اطلاعات بهشون كمك كرد و من خودم اولين نفر اعلام امادگي مي كنم
اما اينكه همه كار رو خودمون بشينيم از اول تا اخر انجام بديم نوعي ساده لوحي و عدم اگاهيه.
حسام جان.
من برعكس حميد مخالف اين روندي هستم كه پيش گرفتي. با خيلي از حرفات موافقم و اينكه مي گي پزشكا كاري نمي تونن بكنن رو با دليل براي بقيه اثبات كردم. اما عزيز من وقتي مي خواي كاري بكني اول صورت مسئله و روش حلشو در بيار بعد پياده كن. روش حل رو بلد نيستي و ايرادي هم نداره چون تحليل گر نيستي. پس يه پيشنهادي بهت ميدم.
بگرد تو ايران يا خارج كشور يه گروه پيدا كن كه دارن تحليل داده در اين زمينه مي كنن. ببين اطلاعات اماري چي مي خوان. بيا اينجا ارائه كن همه استقبال مي كنن. تك تك افراد شرح حالشون رو مي گن.
اما اين استراتژي تو الان كه حالا بيايم امار جمع كنيم بعد بشينيم فكر كنيم منجر به نتيجه اي نمي شه
باید امشب چمدانی را که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم، و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست، رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا میخواند.