2011/04/24, 11:18 AM
اصلا مشکل اصلی ما با متخصصین
شخصا هربارکه با دکترم صحبت میکنم میگه نگران نباش ان شاالله چیزی نمیشه!! وقتی اون اینومیگه تنها فکری که میره تو ذهنه من اینه که قراره اتفاقی بیفته و باید دعاکنیم که نیفته بعد دیدگاه من منفی میشه من نمی تونم منطقی فکرکنم بنابراین نمی تونم دیدگاه درست و منطقیم به کسی منتقل کنم
اگرم بخوام موضوع بیماریم رو به کسی بگم انقدر ترس و بی اعتمادی توچهرم هست که ناخودآگاه ترس رو به اونم منتقل میکنم و به این ترتیب باعث میشیم دیدگاه اشتباه به همه منتقل بشه
شخصا هربارکه با دکترم صحبت میکنم میگه نگران نباش ان شاالله چیزی نمیشه!! وقتی اون اینومیگه تنها فکری که میره تو ذهنه من اینه که قراره اتفاقی بیفته و باید دعاکنیم که نیفته بعد دیدگاه من منفی میشه من نمی تونم منطقی فکرکنم بنابراین نمی تونم دیدگاه درست و منطقیم به کسی منتقل کنم
اگرم بخوام موضوع بیماریم رو به کسی بگم انقدر ترس و بی اعتمادی توچهرم هست که ناخودآگاه ترس رو به اونم منتقل میکنم و به این ترتیب باعث میشیم دیدگاه اشتباه به همه منتقل بشه