2011/04/05, 08:53 PM
(2011/04/05, 06:14 PM)sara.161 نوشته است: من :دلم گرفته...
مدتیه حس میکنم پیدا کردن یه نفر که بتونم درد دلم رو بگم کار سختیه!!!!
تو:گوش میدم...
من:فکر میکنم دارم خواب میبینم حدودا 6 ماه و 2 هفته گذشته.چرا من بیدار نمیشم؟ممکنه خواب باشه؟
تو:هر چیزی ممکنه!
من:اگه خواب باشه و بیدار بشم میگم خداجون ممنونتم.کمکم کن بتونم جبران کنم.
دلم میخواد بیدار شم و ببینم که ام اس ندارم نه فقط من ...همه ی اونایی که این کلمه ذهن و زندگیشون رو پر کرده و برچسب بیمار دارن.
میدونی...دلم میخواد زمان رو برگردونم.
تو:اگه بشه برمیگردی به کی؟
من:اون زمانی که دکتر گفت مولتیپل اسکلروزیس و من گفتم خب خدا رو شکر هر چی هست چیز بدی نیست...
من:نه اون موقع دیره
اون زمانی که MRI دادم و مغزم لایه لایه اسکن میشد...کاش میشد اون لکه های سفید رو پاک کرد...
من:نه اون موقع هم دیره
.
.
.
اون زمان که داشتن تقدیر مینوشتن کاش یکی بود میگفت دست نگه دارین ...
تو:میدونم سخته هر چیزی بگم واست تکراریه.
من:دیدی گفتم پیدا کردن یه نفر واسه درددل سخته!!
تو:به تقدیر اعتقاد داری ولی شاکی هستی.خب این دوتا کنار هم جمع نمیشن
صبر داشته باش...شاید همونطور که گفتی یه روز بیدار شدی.
من:آره هر چیزی ممکنه
ولی بازم میگم....................دلم گرفته!
سارا جون
به اینی که میگم ایمان دارم:
خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری
واسه هیچ کدوم ما پذیرفتن واقعیت آسون نبوده اما...
بعضی چیزها از کنترل ومحدوده قدرت ما خارجه در عوض حفظ روحیه ونشکستن ،چیزیه که در توان یک انسان هست.همه ما از اول قوی نبودیم ولی به مرور یاد گرفتیم که چطوربا نا ملایمات بر خورد کنیم.
عزیزم غصه ودلتنگی فقط روح وجسمت رو ضعیفتر می کنه بدون اینکه چیزی دستگیرت بشه.شاد باش وفکر کن شاید اتفاقات بدتری مقدر می شد!
فکر کن یه بیمار ایدزی حتی نمی تونه درددل کنه.همین الان تو دنیا مردم زیادی به بیماری های گوناگون مبتلا هستند.
زندگیت رو با علایقت پر کن ونگذار اندیشه های منفی ویاس وناامیدی روحت رو بیازاره .بگذار ده سال دیگه وقتی برگشتی وبه پشت سرت نگاه کردی به خودت ببالی.
علم با سرعت نور در حال پیشرفته وما همه یه روزی خوب می شیم.
خوب خوب
تا شقایق هست زندگی باید کرد.