(2015/12/27, 12:19 AM)mj.ny-luise نوشته است: یک ضرب المثل هست که میگه از هر چی بترسی همون به سرت میاد
من برای ایندم یک برنامه ریزی دقیق بر اساس علایقم .خواسته هام کردم ولی فقط یه موضوع هست که میتونه این اینده رو خراب کنه اونم این مریضی لعنتیه
من میخام نترسم یا به یادش نیارم ولی باز هم نمیشه
واقعادرکت میکنم چی میگی منم مث توبودم ولی بنظرم من میتونم ب اون چیزی ک میخام برسم بایدهمیشه امید داشته باشی مثلا من به خودم میگم ام اول اسمته و اس جمع موفقیت هات ب خودت امیدوارباش دوست عزیز
(2015/12/26, 11:33 PM)71shahab نوشته است: ام اس ک ترس نداره!مرسی ازاطلاعاتی ک بهم دادی برادرعزیزم
درد داره اما ترس نه!
فعلا از من میترسه!ام اس از اراده و شادی میترسه!
بعدا اونقدم بچ بدی ک نیس فقط شیطونه
اونم شما دوستان ب بزرگواری خودتون ببخشیدنش
بچ ست شکر ی خورده ......
خوش باشین و بخندین
(2015/12/26, 11:18 PM)Mahdiyeh نوشته است: بنظرمن ام اس ترس نداره ،تقریبا یک سال ودوماه پیش که۱۶سالم بود علائم این بیماری برای من پیداشدمن حتی فکرشم نمیکردم ک ممکنه گرفتار همچین بیماری ای بشم ولی....من همه علائم ام اسوداشتم بدیش جایی بود ک وقتی دکترچشم پزشک چشمامو معاینه کرد گف سالمه من حتی نمیتونستم اون علامتای بزرگم ببینم جوری ک خودمم مونده بودم ب دکتر چی بگم که من نمیتونم ببینم فک میکردم چشمام ضعیف شده ولی این طوری نبود... بیشترنظراتونوخوندم ودیدم ک اکثرا بیماریتون بیشتر از۵ساله ولی من فک میکردم زودخوب میشم مثلا تا اخر امسال بااینکه میدونم ام اس درمان نداره بعضی ازحرفاتون منو ی کم ناامیدکردمثلامن هیچ وقت به این فک نکردم ک ممکنه فلج بشم راستشو بخاین تصورشم سخته برای هممون دعا میکنم ک خوب شیم، واسه من ک خیلی سخته فک کنین تو۱۶سالگی ک اوج بچگی ونوجونیته اونم ی دختر بهت بگن ام اس داری من ک کلی گریه کردم ک هنوزم ادامه داره ولی برخلاف بعضی ازبچه هاخیلی امیدوارم همیشه ب خودم گفتم هرکه دراین بزم مقرب تر است/جام بلابیشترش میدهند همین بیت منو ب زندگی امیدوارمیکنه ولی وقتی این آمپولارومیزنم نظرم کلا عوض میشه دردش خیلی زیاده آخرین تزریقم شب یلدابود بدترین یلدای عمرم ب دوستم میگفتم من امشب ی دقه بیشتردردمیکشم... شمام وقتی آمپول میزنین همین طوری میشین؟؟
اره خواهر کوچیک من!همه ما شب هایی ک امپول میزنیم درد میکشیم وحساس میشیم عصبی!من خودم شباش فقط یک ساعت خاب!منم خاطره خوبی ندارم از ام وسن تو عمل اسکولیز کردم!سخته همه ما درکتت میکنیم اما عروسک داداش حیف اون الماس ها نیست از چشای خوشکلت بیاد!
روز امپول سعی کن غذاهایی بخوری ک طبع گرم .و با طبعت میسازه!خوب شدنی نیست اما کنترل شدنیه!همشم دست تو هس!بعدا قبل ترژیق دم کرده بابونه و یا زعفران بخور ک ارومت کنه!دم کرده زنجفیل هم مسکن هست!
نبینم ناراحت باشی ها!
If the kite doesn't face adverse wind it won't rise