2015/12/15, 08:22 AM
خدايا چرا انقدر اخه اينا با اين فيلماشون ادمو حرص ميدن
تو قسمت قبل بالاخره بعد از چندين بار رفتن و اومدناي اين اقاي عاشق خانواده دختر خانوم راضي شدن و عروس و داماد شاد و خوشحال رفتن براي خريد طلا(تو اين صحنه از فيلم دختر خانوم كاملا سالم و سرحال رو پاي خودش ايستاده و دارن خريد ميكنن)
بعد امشب كه ميرسه به مرحله سفره عقد و عاقد و مهمونام كه حاضرن و عروس ميخاد بياد پاي سفره كه پدرش عصارو ميده دستشو ايشونم لنگ لنگون مياد سر سفره.
من واقعا از همه دوستاي عزيزم، دوستاي گلم با هر وضعيت جسماني كه دارن معذرت ميخام از اين تعريفم از فيلم.
بعد اونوقت همسر من ديشب اين صحنه رو كه ديد ميگه اي بابا اين دختر كه سالم بود ديشب؟!!!!!
ايشون 10ساله منو ميشناسه و وضعيت منو ميدونه اما بقيه مردم ذهنيشون از ام اس با ديدن اين فيلم چي ميشه؟
تو قسمت قبل بالاخره بعد از چندين بار رفتن و اومدناي اين اقاي عاشق خانواده دختر خانوم راضي شدن و عروس و داماد شاد و خوشحال رفتن براي خريد طلا(تو اين صحنه از فيلم دختر خانوم كاملا سالم و سرحال رو پاي خودش ايستاده و دارن خريد ميكنن)
بعد امشب كه ميرسه به مرحله سفره عقد و عاقد و مهمونام كه حاضرن و عروس ميخاد بياد پاي سفره كه پدرش عصارو ميده دستشو ايشونم لنگ لنگون مياد سر سفره.
من واقعا از همه دوستاي عزيزم، دوستاي گلم با هر وضعيت جسماني كه دارن معذرت ميخام از اين تعريفم از فيلم.
بعد اونوقت همسر من ديشب اين صحنه رو كه ديد ميگه اي بابا اين دختر كه سالم بود ديشب؟!!!!!
ايشون 10ساله منو ميشناسه و وضعيت منو ميدونه اما بقيه مردم ذهنيشون از ام اس با ديدن اين فيلم چي ميشه؟
صفـایـی بـود دیـشب بـا خیـالت خـلـوت مــا را
ولـــی مــن بـاز پنـهانی تـو را هـم آرزو کـردم
ولـــی مــن بـاز پنـهانی تـو را هـم آرزو کـردم