2015/09/27, 09:26 PM
هر از گاهی با خودم خلوت میکنم میگم من یعنی الان ام اس دارم درسته ام اس اذیت های خودش را داره شاید خیلی از موقعیتها را ازم گرفت اون فرد فنی و فعال و ...برخی مواقع که با دوستان مجبورم چند ساعت را پیاده روی داشته باشم بعد از 50،60 دقیقه پیاده روی مجبورم فیلم بازی کنم که آقا من پام یا بهتره بگم مینکسش اذیت میکنه و یا وقتی دنبال کارهای روزمره خود هستم که دیگه مثل سابق حوصله انجام دادن کارهای سنگین و زیاد را ندارم از کلمه روز از نو روزی از نو نفرت دارم چرا که زمانی هر روز را بی پایان میدانستم یعنی سعی میکردم فقط فعال باشم شب و هم روز میدونستم یه روز ایرانم یه روز باکو ولی الان چی البته نه به خاطر ام اس به این که یه بیماری ناچیزو مسغره و... که اصلا دوست ندارم اینطوری بشه خلاصه و... یا این که رفته رفته دارم آب میشم اون هیکلی که قبلا داشتم الان شدم یه تیکه استخون