2015/08/28, 04:47 PM
من تمام فک فامیل خودم خبر دارن واونهم علتش این بود که وقتی خواهرم مریض بود تا پنج سال اول هیچی کی نگفتیم بعد همه صداشون بالا رفت که چرا نگفتید از دست ما شاید کاری برمیومد جریان من که پیش اومد همه صداشون بالا اومد که چرا به همه گفتید نبایدکسی میفهمید تازه عمه ام اومد گفت واسه چی گفتی نباید میذاشتی مامانت هم بفهمه خلاصه نمیدونی با چه سازی برقصی ،ولی از این ور فک فامیل شوهرم بجز چند نفر از خانواده شوهرم کسی خبر نداره ودوست هم ندارم کسی بفهمه
اما علتش،اونقده همین چند نفرهم که خبر دارن با ترحم نگاهم میکنن که از نگاهشون متنفرم مثلا تو مراسمی هستیم خواهر شوهرم من جرائت بلندشدن ندارم سریع میگه تو بشین بلند نشو حاضرم باهاش مسابقه بزارم من ازش زبل ترم ولیبحدی ترحم میکنه دیگه تو مراسمی نزدیکش نمیشینم چون از بس تذکر میده میترسم همه رو باخبر کنه یا از پله پایین بیام میاد دست ازم میگیره در حالی که من هیچ مشکلی خداروشکر از پله پایین اومدن ندارم پس من از ترحم میترسم
اما علتش،اونقده همین چند نفرهم که خبر دارن با ترحم نگاهم میکنن که از نگاهشون متنفرم مثلا تو مراسمی هستیم خواهر شوهرم من جرائت بلندشدن ندارم سریع میگه تو بشین بلند نشو حاضرم باهاش مسابقه بزارم من ازش زبل ترم ولیبحدی ترحم میکنه دیگه تو مراسمی نزدیکش نمیشینم چون از بس تذکر میده میترسم همه رو باخبر کنه یا از پله پایین بیام میاد دست ازم میگیره در حالی که من هیچ مشکلی خداروشکر از پله پایین اومدن ندارم پس من از ترحم میترسم
ساقیا امشب صدایت با صدایم سازنیست
یاکه من بسیارمستم یاکه سازت ساز نیست
ساقیا امشب مخالف مینوازد تارتو
یا که من مست وخرابم یا که تارت تارنیست
یاکه من بسیارمستم یاکه سازت ساز نیست
ساقیا امشب مخالف مینوازد تارتو
یا که من مست وخرابم یا که تارت تارنیست