2015/03/25, 05:24 PM
من اوایل از ام اس نمیترسیدم خودمو میزدم به اون راه. ولی هر چی بیشتر میگذره از آیندم میترسم.از اینکه نمیتونم هیچوقت ازدواج کنم نه بچه ای نه کسی که پیری دستمو بگیره. پدر و مادر هم که همیشه نیستن. خواهر و برادر هم میرن دنبال زندگی خودشون..... فقط از تنهایی و بی کس بودن خیلی میترسم.... خیلی میترسم.
همیشه از خدا میخوام به 40 سال نکشم.
همیشه از خدا میخوام به 40 سال نکشم.
......