2014/10/27, 09:42 PM
جامعه باید فرهنگ سازی بشه و مردم هم برای اموزش وقت بذارن.........
متاسفانه نه فرهنگ سازی ونه اموزش از طرف جامعه وجود نداره ونه اینکه مردم وقتی برای یادگیری میذارن........
زمانی که شما از عرض خیابان و از خط عابرپیاده دارید رد میشید و چه انتظاری دارید؟؟؟؟؟
التماس و خواهش و اشاره های ممتد به راننده ماشین که ایا نگهداره یا نه.......
خب این برمیگرده به اینکه فرهنگ سازی نشده..........
چند سال پیش من شب کار بودم وحدود ساعت 1 شب بود که از خیابان بسمت منزل میرفتم.....یه صندوق صدقات هم سر کوچمون بود....
داشتم پای صندوق صدقه مینداختم که ماشین نیروی انتظامی ایستاد و اشاره کرد که بیام.........
رفتم و گفت چکار میکردی؟ منم گفتم صدقه مینداختم.خلاصه اینکه کار کشید به اینکه همه وسایلمو گشتن......
سربازی که همراشون بود گفت:چرا میلرزی؟گفتم من نمیلرزم ام اس دارم الانم خیلی سردمه..(حدود بهمن ماه بود).....گفت یعنی چی ؟؟؟؟؟
توضیح دادم که اینجوریه.......خلاصه زنگ زدم حراست محل وکار وزنگ زدم بابام اومد سرکوچه تا قضیه حل شد......
خب این موضوع نشون میده که جامعه باید فرهنگ سازی پایه ای بشه و ارگانها هم بازاموزی رو داشته باشن تا بروز بشن......
متاسفانه نه فرهنگ سازی ونه اموزش از طرف جامعه وجود نداره ونه اینکه مردم وقتی برای یادگیری میذارن........
زمانی که شما از عرض خیابان و از خط عابرپیاده دارید رد میشید و چه انتظاری دارید؟؟؟؟؟
التماس و خواهش و اشاره های ممتد به راننده ماشین که ایا نگهداره یا نه.......
خب این برمیگرده به اینکه فرهنگ سازی نشده..........
چند سال پیش من شب کار بودم وحدود ساعت 1 شب بود که از خیابان بسمت منزل میرفتم.....یه صندوق صدقات هم سر کوچمون بود....
داشتم پای صندوق صدقه مینداختم که ماشین نیروی انتظامی ایستاد و اشاره کرد که بیام.........
رفتم و گفت چکار میکردی؟ منم گفتم صدقه مینداختم.خلاصه اینکه کار کشید به اینکه همه وسایلمو گشتن......
سربازی که همراشون بود گفت:چرا میلرزی؟گفتم من نمیلرزم ام اس دارم الانم خیلی سردمه..(حدود بهمن ماه بود).....گفت یعنی چی ؟؟؟؟؟
توضیح دادم که اینجوریه.......خلاصه زنگ زدم حراست محل وکار وزنگ زدم بابام اومد سرکوچه تا قضیه حل شد......
خب این موضوع نشون میده که جامعه باید فرهنگ سازی پایه ای بشه و ارگانها هم بازاموزی رو داشته باشن تا بروز بشن......
صبر کن سهراب! آری… تو راست می گویی آسمان مال من است پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن، بر دل سنگ زمین جای من است؟! من نمی دانم که چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم
اما سهراب تو قضاوت کن، بر دل سنگ زمین جای من است؟! من نمی دانم که چرا این مردم، دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم