2014/09/24, 11:58 AM
به جز همسر نازنینم و خواهر شوهرم کسی نمیدونه بیکارم برای عزیزانم ناراحتی درست کنم اونا همین که سلامت باشن برای من کافیه بعدش هم چه کمکی میتونن بکنن جز اینکه غمی رو غمهاشون باشه چیزه دیگری نداره من همه چیرو از بچگی به مامانم میگفتم اما چون خیلی دوسش دارم نمیگم که ناراحتی و نگرانیشو نبینم چون خودمم مادرم میدونم یه سر درد ساده اولاد چی با مادر میکنه چه برسه ........... هر کسی یه رازه بزرگ تو زندگیش داره خوب اینم یه رازه دیگه اما الانم از اینکه حتی به جز من و همسرم یه نفره دیگه هم میدونه خیلی پشیمونم خیلی با اینکه مجبور شدم بهش بگم و خیلی هم ادم رازداری هست اما .......
الهی انا احبک