2014/08/21, 10:42 AM
(2011/09/17, 10:57 PM)Hasty نوشته است: سلام غزل جان از اینکه اینقدر به سلامتیت اهمیت میدی خوشحالم راستش اون موقه که بهبودی داشتم فقط یک پلاک بینهایت ریز مونده بود الان کمی بزرگ شده ولی کلا مدتهاست که حالم خیلی خوبه اما اون استرس هنوز توی من هست
مثلا من روزها موزیک گوش میدم یکی از موزیکهایی که گوش میدم تیتراژ آخر ماه عسله...خیلی دوست دارم اما به شوهرم گفتم نا خود آگاه وقتی اونو میشنوم کمی دست وپام میلرزه می دونی چرا؟ چون دقیقا وقتی تموم می شد من هول اینو داشتم زودتر سفره افطارو آماده کنم....هنز وقتی این آهنگو میشنوم ناخودآگاه این حالتو دارمدارم سعی میکنم این حالو از خودم دور کنم..
الان مشکلی جز نکته سنجی وخلاجی رفتار دیگران ندارم بعضی وقتها زیادی به این چیزها اهمیت میدم البته خودم خیلی اذیت میشماما کلا خوبم داروی خاصی مصرف نمی کنم....سعی میکنم با کارم خودمو مشغول کنم
راستی گلم شما مشهد میایی؟
خیلی ممنون از این پستتون
حالا وضعیت شما چطوره؟
رو پای خودتون هستید آیا؟
آجر میچینم روی هم...
دور تا دورٍ بودنم...
آنقدر که دیواری شود...
تا هیچ احساسی...
نتواند سرک بکشد...
و سر به سرم بگذارد!
دور تا دورٍ بودنم...
آنقدر که دیواری شود...
تا هیچ احساسی...
نتواند سرک بکشد...
و سر به سرم بگذارد!