2014/08/17, 08:13 AM
چندروزپیش مهمونی دعوت بودیم حرف میزدیم ازهمه جا وهمه چیز تایکی ازدوستام از اقای جوان عربی گفت که تومجلس حضورداشت.میگفت که همسرش فوت کرده.گفتم چرا؟بایدجوون بوده باشه.تصادف کرد؟ گفت:نه سرطان!
دوستم گفت قبل ازازدواج میدونست که زنش سرطان داره.خیلیم پیگیردرمان بوده.ولی متاسفانه خانمش طاقت نیاورده و...
یکی از اقایون به اون اقاگفت نمیخوای ازدواج کنی؟هنوزجوونی.چندساله که بی جفتی وتنها.
ولی اقای جوان جواب داد:همون یک سال ونیم که جفت داشتم واسم کافیه....وسرشوانداخت پایین ورفت تو فکر...
ماهمه ساکت شدیم...
دوستم گفت قبل ازازدواج میدونست که زنش سرطان داره.خیلیم پیگیردرمان بوده.ولی متاسفانه خانمش طاقت نیاورده و...
یکی از اقایون به اون اقاگفت نمیخوای ازدواج کنی؟هنوزجوونی.چندساله که بی جفتی وتنها.
ولی اقای جوان جواب داد:همون یک سال ونیم که جفت داشتم واسم کافیه....وسرشوانداخت پایین ورفت تو فکر...
ماهمه ساکت شدیم...