2014/08/10, 02:20 PM
سلام به همه
من سه سال بود که حمله نداشتم این اواخر دچار حمله شدم امابه قدری از کورتون و عوارضش بیزار بودم طبق تجربیاتی که از آخرین پالس تراپبیم سه سال پیش داشتم(افزایش وزن وحشتناک، ورم صورت و مشکلات پوستی و روحی که دراز مدت گریبانگیرم بودن) ترجیح دادم کورتون نزنم تا جایی که دیگه زندگیم مختل شد و من قبول کردم پالس تراپی کنم و چقدر الان حوشحالم که این کارو انجام دادم کورتون مثل یه معجزه برام شد تقریبا مسائلمو حل کرد بدون هیچ عارضه ای
با پست هایی که اینجا خوندم و تحقیقاتی که کردم یه برنامه برای خودم درست کردم و در زمان پالس و کورتون انجام دادم و شاید بگم غیر از یکم تاری دید و افزایش دمای بدنم هیچ عارضه نداشتم دوست دارم کارایی که کردم رو با بقیه درمیون بذارم شاید به درد شمام خورد.
اول از همه دیدم رو به کورتون عوض کردم هر روز که پالس می رفتم فکر می کردم این یه معجزه هست که سریع شرایط منو بهبودمیده
[u]به مدت دو هفته ای که پالس و کورتون داشتم نمک و شکر و روغن و برنج و نون سفید و غذاهای صنعتی و فست فود و شیرینی و هرچی کارخونه ای هست نخوردم حتی یک اپسیلون(من عاشق آت و آشغال و جانک فودم در ضمن)
معمولا بعد از پالس که میومدم خونه شروع می کردم روزی ده تا دوازده تا لیوان آب می خوردم و میوه های آبدار مثل هندونه به وفور(ناچارا همش تو دستشویی بودم) در حین پالس هم تو بیمارستان موز می خوردم بیشتر یا هر میوه ای هر چندتا دلم می خواست (موز و هندونه پتاسیم دارن بسیار میوه های خوبی برای مقابله با عوارض کورتون هستند)
وعده های غذاییمو کم کردم فقط شام می خوردم و صبحانه(نون جو عسل و گردو) اونم غذای رژیمی برای شام مثل سالاد و سبزیجات پخته با ماهی یا مرغ(با روغن زیتون و زردچوبه به هر میزانکه دوست داشتم) البته کار آسونی نیست اما به نتیجش خیلی می ارزه-زردچوبه مثل کورتون عمل می کنه و ضد التهابه
لبنیات اصلا نخوردم بجاش هر روز قرص کلسیم می خوردم و هر هفته یه آمپول ویتامین دی زدم.
هر شب حداقل نیم ساعت پیاده روی می کردم.
از هامیوپاتی هم کمک گرفتم و قطره به نام آرنیکا هست با کد 91 برای تخفیف عوارض کورتون روزی سه بار می خوردم که واقعا نتیجه میده(کسایی که عمل جراحی می کنن یا شیمی درمانی ازین قطره برای تخفیف عوارض استفاده می کنن )قطره رو داروخانه های هومیوپاتی دارن .
خلاصه خیلی راحت نبود همه اینا اما الان حس خوبیه که با رژیم و مراقبت این دفعه پالس رو به بهترین حالت انجام دادم و چقدر خداروشکر می کنم که کورتون اختراع شده.
من سه سال بود که حمله نداشتم این اواخر دچار حمله شدم امابه قدری از کورتون و عوارضش بیزار بودم طبق تجربیاتی که از آخرین پالس تراپبیم سه سال پیش داشتم(افزایش وزن وحشتناک، ورم صورت و مشکلات پوستی و روحی که دراز مدت گریبانگیرم بودن) ترجیح دادم کورتون نزنم تا جایی که دیگه زندگیم مختل شد و من قبول کردم پالس تراپی کنم و چقدر الان حوشحالم که این کارو انجام دادم کورتون مثل یه معجزه برام شد تقریبا مسائلمو حل کرد بدون هیچ عارضه ای
با پست هایی که اینجا خوندم و تحقیقاتی که کردم یه برنامه برای خودم درست کردم و در زمان پالس و کورتون انجام دادم و شاید بگم غیر از یکم تاری دید و افزایش دمای بدنم هیچ عارضه نداشتم دوست دارم کارایی که کردم رو با بقیه درمیون بذارم شاید به درد شمام خورد.
اول از همه دیدم رو به کورتون عوض کردم هر روز که پالس می رفتم فکر می کردم این یه معجزه هست که سریع شرایط منو بهبودمیده
[u]به مدت دو هفته ای که پالس و کورتون داشتم نمک و شکر و روغن و برنج و نون سفید و غذاهای صنعتی و فست فود و شیرینی و هرچی کارخونه ای هست نخوردم حتی یک اپسیلون(من عاشق آت و آشغال و جانک فودم در ضمن)
معمولا بعد از پالس که میومدم خونه شروع می کردم روزی ده تا دوازده تا لیوان آب می خوردم و میوه های آبدار مثل هندونه به وفور(ناچارا همش تو دستشویی بودم) در حین پالس هم تو بیمارستان موز می خوردم بیشتر یا هر میوه ای هر چندتا دلم می خواست (موز و هندونه پتاسیم دارن بسیار میوه های خوبی برای مقابله با عوارض کورتون هستند)
وعده های غذاییمو کم کردم فقط شام می خوردم و صبحانه(نون جو عسل و گردو) اونم غذای رژیمی برای شام مثل سالاد و سبزیجات پخته با ماهی یا مرغ(با روغن زیتون و زردچوبه به هر میزانکه دوست داشتم) البته کار آسونی نیست اما به نتیجش خیلی می ارزه-زردچوبه مثل کورتون عمل می کنه و ضد التهابه
لبنیات اصلا نخوردم بجاش هر روز قرص کلسیم می خوردم و هر هفته یه آمپول ویتامین دی زدم.
هر شب حداقل نیم ساعت پیاده روی می کردم.
از هامیوپاتی هم کمک گرفتم و قطره به نام آرنیکا هست با کد 91 برای تخفیف عوارض کورتون روزی سه بار می خوردم که واقعا نتیجه میده(کسایی که عمل جراحی می کنن یا شیمی درمانی ازین قطره برای تخفیف عوارض استفاده می کنن )قطره رو داروخانه های هومیوپاتی دارن .
خلاصه خیلی راحت نبود همه اینا اما الان حس خوبیه که با رژیم و مراقبت این دفعه پالس رو به بهترین حالت انجام دادم و چقدر خداروشکر می کنم که کورتون اختراع شده.