2014/06/05, 01:54 PM
آخرین باری که از بیمارستان مرخص شدم
محل کار با کامپیوتر کار میکردم و یه ارباب رجوع هم داشتم
ارباب رجوعم مثل بابا بزرگای مهربون یه شکلات از جیبش درآورد و بهم گفت چرا دستات میلرزه اینو بخور شاید بهتر شی
منم چیزی نداشتم که بگم گفتم این لرزش ارثیه زود برطرف میشه
محل کار با کامپیوتر کار میکردم و یه ارباب رجوع هم داشتم
ارباب رجوعم مثل بابا بزرگای مهربون یه شکلات از جیبش درآورد و بهم گفت چرا دستات میلرزه اینو بخور شاید بهتر شی
منم چیزی نداشتم که بگم گفتم این لرزش ارثیه زود برطرف میشه