2014/03/30, 03:57 AM
من یلموقعی که فهمیدم مامانم ام اس داره خیلی ناراحت شدم خیلی هم گریه کردم دکتر شالبافان چیزی بهمون نگفته بالای سرش خوندم خیلی گریه کردم فک کرم فلج می شه خیلی بد بود اولین کسی که به من گفت ام اس داری داداشم بود ولی این دفعه خیلی خوشحال شدم وقتی دکتر صحراییان تایید کرد که ام اسه در پوست خودم نمی گنجیدم جون فک می کردیم بیماری سختریه این گفتم که بجه بدونن که بدتر از ام اس هم هست که دعا کنید ایکاش ام اس داشته باشید ام اس داریم سرطان که نداریم پس خداروشکر کنید به جز آمپول زدند که بعضی هاهم که نمیزنن ام اس جه مشکلی داره بقیه اش که اذیت نمی کنه من الان مامانم 53سالشه از بیست و جهار پنچ سالگی ام اس داشته ولی کسی نمیدونسته هیج مشکلی هم توزندگیش نداشته خودم هم از بیست سالگی ام اس داشتم و خبر نداشتم شوهر زندگی بچه درس کار همه رو داشتم البته کارو الال ندارم ولی بقیه رو دارم پس ام اس غول بی شاخ و دم نیست نگران هم نباشید قطع نخاع که نشدیم یه ام اس ناقابل داریم و سلام