2014/03/29, 10:51 AM
بیماریم از تاری دید شروع شد. مامانم گفت از خستگیه
ولی طوری شده بود که چشم چپم واقعا جایی رو نمیدید
یه روز بعد دانشگاه با مامانم رفتم چشم پزشکی.بعد معاینه گفت التهاب عصب چشمته.منو ارجاع داد به دکتر مغزواعصاب.
دکتر برام یه سری آزمایش نوشت و سه روز تزریق متیل پریدنوزولون.
دیدم برگشت خدا رو شکر
چند روز بعد که من دانشگاه بودم مامانم و داداشم رفتن پیش دکترم. اونم با توجه به ازمایشات و ام ار ای تشخیص این بیماری رو داد و داروی سینووکس رو تجویز کرد.
وقتی اومدم خونه داداشم بهم اروم اروم گفت(داداشم هم مبتلا به این بیماریه)
من واقعا شوکه شدم.
ولی چون این مراحلو گذرونده بود خیلی بهم کمک کرد.
اگه اونو نداشتم واقعا نمیدونم باید چیکار میکردم
ولی طوری شده بود که چشم چپم واقعا جایی رو نمیدید
یه روز بعد دانشگاه با مامانم رفتم چشم پزشکی.بعد معاینه گفت التهاب عصب چشمته.منو ارجاع داد به دکتر مغزواعصاب.
دکتر برام یه سری آزمایش نوشت و سه روز تزریق متیل پریدنوزولون.
دیدم برگشت خدا رو شکر
چند روز بعد که من دانشگاه بودم مامانم و داداشم رفتن پیش دکترم. اونم با توجه به ازمایشات و ام ار ای تشخیص این بیماری رو داد و داروی سینووکس رو تجویز کرد.
وقتی اومدم خونه داداشم بهم اروم اروم گفت(داداشم هم مبتلا به این بیماریه)
من واقعا شوکه شدم.
ولی چون این مراحلو گذرونده بود خیلی بهم کمک کرد.
اگه اونو نداشتم واقعا نمیدونم باید چیکار میکردم
آشوبم و آرامشم تویی....