2014/01/13, 11:33 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2014/01/13, 11:41 AM، توسط mehdisalimi.)
وقتی بهم گفتن که ms دارم ناراحت شدم
چون قبل تشخیص که حدود2هفته طول کشید حالم بد شده بود
یعنی از لنگش تو راه رفتن رسیده بود به ویلچری شدن
ولی همیشه ته دلم بود که خوب میشه غصه نخور
یادم نمیاد که گریه کرده باشم
وقتی هم گفتن که msدارم چون هیچ شناختی ازش نداشتم و شخص msی هم ندیده بودم ،مخصوصاً اینکه حالشم بد بوده باشه
واسه همین فکر بدی درباره ms نداشتم
الآنم که خیلی سرحالم
چون قبل تشخیص که حدود2هفته طول کشید حالم بد شده بود
یعنی از لنگش تو راه رفتن رسیده بود به ویلچری شدن
ولی همیشه ته دلم بود که خوب میشه غصه نخور
یادم نمیاد که گریه کرده باشم
وقتی هم گفتن که msدارم چون هیچ شناختی ازش نداشتم و شخص msی هم ندیده بودم ،مخصوصاً اینکه حالشم بد بوده باشه
واسه همین فکر بدی درباره ms نداشتم
الآنم که خیلی سرحالم
خدای من هرگز نگویمت دست من بگیر
عمریست گرفته ای مبادا رها کنی
عمریست گرفته ای مبادا رها کنی