2013/12/05, 12:32 PM
من هم قدیمها که سابق پالس می گرفتم می رفتم بیمارستان .اون موقع بیمارستان جم.دکتر لطفی بهم می گفت باز اومدی به این هتل ؟می گفتم آره.چون مثل هتل هالیدی این هست هوس کردم بیام این جا.بعد خیلی خوشش اومد.گفت هتل جم این.به من می گفت تو وقتی می آی اینجا من احساس می کنم که ویزیتور هتل هستم.برای همه قرص و آزمایش و همه رو به من می کی که من تنها می نویسم چون خودت همه چیز رو میدونی.بعدها که پیش دکتر صحراییان رفتم دیگه بیمارستان نمی رفتم و تو خونه می زدم.بار اول گفت که درمانگاه محلتون ای کار رو انجام می ده ؟گفتم .آره.تو خونه زدم .دیگه پوستم هم کلفت شده بود.در کل 3 بار زدم.تو خونه.البته اون بهم گفته بود که الان دیگه پالس بهت اثر نمی کنه چون مریضیت شدید شده .بعد از 3 بار دیگه مطمئن شدم و خیالم برای همیشه بابت پالس زدن راحت شد و یک نفس به راحتی کشیدم.
اینها رو فقط در پاسخ رامنا نوشتم.اگر با اون دکتر اولی که نوشتی برخورد می کردم حسابی از خجالتش در می اومدم.گاهی وقتها در مقابل دیگران سکوت می کنی اونها نمی فمن که این ناشی از بزرگواریت هست.فکر می کنن که زبان نداری که جوابشون رو بدی.
اینها رو فقط در پاسخ رامنا نوشتم.اگر با اون دکتر اولی که نوشتی برخورد می کردم حسابی از خجالتش در می اومدم.گاهی وقتها در مقابل دیگران سکوت می کنی اونها نمی فمن که این ناشی از بزرگواریت هست.فکر می کنن که زبان نداری که جوابشون رو بدی.
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد