امتیاز موضوع:
  • 12 رأی - میانگین امیتازات : 3.92
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آيا از برخورد و رفتار پزشك مغزواعصاب خود راضي هستيد؟
من یه عالمه برخوردهای مختلف از پزشکان دیدم تا حالا. گاهی خوب، گاهی بد... همیشه تو محیط های درمانی وقتی برخورد بد میبینم خیلی راحت میبخشم، خودم رو میذارم جاشون و میگم خب گاهی شنیدن ناله های مریضها ادم رو خسته میکنه، خب آدمن اونها هم. اما یه موردی بود که هنوز نتونستم ببخشمش چون هیچوقت نتونستم خودم رو بذارم جاش و بفهمم که آدم چطور میتونه این شکلی برخورد کنه... کلا برخوردهایی که من دیدم از این قرار بودن:

اولین دکتری که دید منو استادم بود، شهرستان. برام پالس نوشت که برم پیش یه دکتری که دوستش بود تهران انجام بدم، و یه نامه داد برای دکتر صحرائیان که ام آر آی منو ببینه و نظر بده. از اون روز دیگه ندیدمش چون دیگه درسم اون شهر تموم شد، اما یه خاطره خوب ازش تو ذهنم مونده و اونم جمله ای که چنان از صمیم قلب و محکم بهم گفت که بی برو برگرد پذیرفتمش: "ببین دختر مطمئن باش ام اس هیییچ تاثیر منفی بر زندگی تو نمیذاره"....

بعد رفتم پیش دکتری که دوستش بود و قرار بود تحت نظرش پالس تراپی انجام بشه. صحبت tina_b منو یاد اون انداخت. دکتر بیمارستان خصوصی بود و پالس تو بیمارستان هر شب 1500000 تومن در میومد. ما هم اونوقت یه مریض دیگه داشتیم تو خونه و اصلا از پس مخارج برنمی اومدیم. من خیلی ناامید برگشتم خونه و گفتم من اصلا پالس نمیخوام. هرچی میخواد بشه بشه. مامانم گفت من باهاش حرف میزنم. رفت تو اتاقش و گفت دکتر نمیشه رامنا پالس توی خونه بگیره؟! داد کشید سر مامانم که مریض ام اس خطرناکه تو خونه کورتن بگیره خاااانوووووم بفرمائید بیرون... بیرون... مامان بدبختم تازه اونجا بود که فهمید من ام اس دارم و تازه اونجا بود که کلی هم از ام اس ترسید... هیچوقت صورتشو وقتی از اتاق اون لعنتی اومد بیرون یادم نمیره. من کلا سریع میبخشم. زیاد هم کینه ای نیستم ولی هنوز نتونستم ببخشم ش برای برخورد اونروزش.

بعدش همینطور گریه میکرد مامان بینوا و منم الکی گفتم دوستم تو بیمارستانی که کار میکنه برام جا جور کرده، که با این دروغ حالش کمی بهتر بشه. فرداش صبح زود رفتم کلینیک بیمارستان دولتی که مریضمون اونجا بستری بود. رفتم کلینیک نورولوژی بیمارستان و یه آقای دکتری منو دید. بهش گفتم من دانشجو ام، شرایط خانواده م هم در حال حاضر اینه و یه مریض بستری بدحال تو فلان بخش همین بیمارستان داریم. برای من پالس نوشته ن اما نمیدونم کجا میتونم انجامش بدم راستش. بیمارستان دولتی منو قبول میکنن؟ بعد اون خدا خیرش بده گفت آره دخترم چرا قبول نکنن... ولی اگه علائمت شدید نیست قرص پردنیزولون بخور و پالس نگیر چون ضرر داره. منم گفتم که عضلات تنفسیم درگیر شده و تنفسم سخته. گفت اینجا سانتر نورولوژی نداریم اما برات معرفینامه مینویسم برای بیمارستان دیگه که ببیننت. اونقدر هم هی میگفت دخترم دخترم که چند بار دلم خواست تو بغلش گریه کنم ashamed0006.gif

بعدش رفتم اون بیمارستان دولتی که گفته بودن... پرستارها همه کلی تحویلم گرفتن و همه چیز هم عالی بود... خداییش با خصوصی هیچ فرقی هم نداشت... تمیز و مرتب و خوب... مامانم به اون یکی مریضمون باید میرسید و نمیتونست به من سر بزنه اما با این وجود چنان با پرستارها دوست شدیم که خیلی هم بد نگذشت. فقط دکتری که اونجا ویزیتم کرد وقتی راجع به بیماری ام اس با اینترن ها حرف میزد با کلمات انگلیسی و به گمان اینکه من نمیفهمم چی میگه اونقدر آینده سیاهی ترسیم کرد که با وجود اینکه اونقدرها هم با ام اس بیگانه نبودم و قبلا مریضهای ام اس رو دیده بودم و ام اس برای من وحشتناک نبود، داغون شدم با حرفهاش. اما فقط برای چند ساعت... . پیرزن تخت بغلی بیمار سکته مغزی بود. وقتی دید حالم خراب شده سرم داد کشید که اینجوری نکن با خودت... از اینجا برو بیرون... برو گردش و زندگی کن... شوهر کنی خوب خوب میشی... منم دیگه حرفهای دکتر رو فراموش کردم و چسبیدم به زندگی Blush

بعد از بیمارستان رفتم پیش دکتر صحرائیان که ام آر آی رو نشون بدم... و در نهایت شدم مریض دستیار ایشون... هر دو شون خوبن و دلسوز... همیشه سعی میکنم با لب کاملا خندون باهاشون روبرو بشم. میگم شاید وقتی ببینن مریض میخنده خستگی شون در بره... ما که کاری از دستمون براشون بر نمیاد... اما من میدونم گاهی دیدن مریض از صبح تا شب برای دکترها کسالت میاره. برای همینم هر وقت میبینمشون با لبخند از در میرم تو تا شاید یه ریزه انرژی بگیرن...

ایندفعه هم که به دکترم گفتم میشه پلاکهامو به منم نشون بدی... گفت ای بابا واسه چی میخوای ببینی... برو زندگیتو بکن. گفتم عجبا! خب میخوام یاد بگیرم! بعد کلی خندیدیم و یه چند تاییش رو نشونم داد که ... یاد بگیرم laughing3
... I'm a fighter ...
"از پیش غصه خوردن ، دوبار غصه خوردن است."
 تشکر شده توسط : neda.n , بی تـــا , nahid , اميدوار , پریا حقیقت پور
  


پیام های داخل این موضوع
RE: آيا از نحوه برخورد ورفتار پزشكتان راضي هستين - توسط رامنا - 2013/12/05, 12:41 AM
دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط leili - 2011/06/03, 07:05 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/03, 07:14 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nahid - 2011/06/03, 07:15 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/03, 07:20 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط # پریسا # - 2011/06/03, 07:30 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/03, 07:31 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط leili - 2011/06/03, 07:44 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط نسیم - 2011/06/03, 09:16 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/03, 09:30 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط mirali - 2011/06/03, 10:49 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nahid - 2011/06/03, 11:09 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط Sina - 2011/06/03, 11:16 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط Narges - 2011/06/04, 12:12 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط leili - 2011/06/04, 09:32 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط montazer - 2011/06/04, 09:57 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط havaars - 2011/06/04, 10:07 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط انیس - 2011/06/04, 06:08 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط آنا - 2011/06/05, 08:47 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط Sina - 2011/06/06, 01:03 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/06, 01:04 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط Sina - 2011/06/06, 01:39 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/06, 01:45 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط baran - 2011/06/06, 08:22 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nazaninn - 2011/06/06, 09:15 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط i3aran - 2011/06/06, 09:44 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط TootFarangi - 2011/06/06, 10:01 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط بهرنگ - 2011/06/06, 10:40 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/06, 11:13 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط i3aran - 2011/06/06, 01:04 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط O#!!! - 2011/06/06, 01:13 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط Sina - 2011/06/06, 01:34 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nahid - 2011/06/06, 01:36 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط i3aran - 2011/06/06, 01:45 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nazaninn - 2011/06/06, 01:48 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/06, 01:51 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط Sina - 2011/06/06, 03:18 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط yas - 2011/06/06, 05:10 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط montazer - 2011/06/06, 09:02 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط leili - 2011/06/09, 09:00 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط earth - 2011/06/09, 10:21 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط goli61 - 2011/06/09, 11:58 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط hedieh - 2011/06/11, 12:28 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nahid - 2011/06/21, 04:54 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/21, 05:25 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط TootFarangi - 2011/06/21, 06:19 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nahid - 2011/06/21, 06:44 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/21, 07:06 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط TootFarangi - 2011/06/21, 10:40 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nahid - 2011/06/21, 11:00 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/21, 11:18 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط sattar - 2011/06/22, 08:19 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط paeeze - 2011/06/23, 11:36 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط Prime - 2011/06/24, 09:31 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط montazer - 2011/06/24, 11:52 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط زهرا59 - 2011/11/19, 10:42 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط baran1390 - 2011/11/20, 11:32 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط فرناز - 2011/11/20, 11:46 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط TootFarangi - 2011/11/20, 11:51 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط yas - 2011/11/20, 11:52 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط ساغر - 2011/11/20, 02:23 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط آرزو - 2011/11/20, 02:51 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط najva - 2011/11/20, 03:42 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط arezoo_azizi - 2011/11/21, 10:39 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط Zmohamadnezhad - 2011/11/22, 01:59 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط شهرزاد - 2012/07/05, 05:19 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط 7714 - 2012/07/06, 12:15 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط blue sky - 2012/07/06, 09:21 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط saeed5952 - 2012/12/09, 09:40 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط zenith - 2012/12/09, 09:50 AM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط shaytoon - 2013/05/04, 03:03 PM
RE: دكترا چيكار ميكنن؟ - توسط nahid - 2013/05/04, 03:53 PM
RE: داروهای خوراکی - توسط nazar - 2013/05/19, 05:22 PM
RE: داروهای خوراکی - توسط yas - 2013/05/20, 10:40 AM
RE: داروهای خوراکی - توسط shahrzad.s - 2013/05/21, 01:24 PM
من و دکترم با ام اس - توسط baharan - 2016/01/12, 09:54 PM
RE: من و دکترم با ام اس - توسط S.hz - 2016/01/12, 10:36 PM
RE: من و دکترم با ام اس - توسط S.hz - 2016/01/12, 11:00 PM
من و دکترم با ام اس - توسط Smy - 2016/01/14, 09:51 AM
RE: من و دکترم با ام اس - توسط 71shahab - 2016/01/14, 11:31 AM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  نحوه برخورد خانواده همسر پس از ازدواج عمومهربان 76 49,341 2017/07/26, 09:57 PM
آخرین ارسال: famoon



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
31 مهمان