2013/11/26, 10:43 AM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 2013/11/26, 10:45 AM، توسط همسر یک قهرمان.)
(2013/11/26, 10:12 AM)kaveh_plus نوشته است:
دیشب برای امشب 30 دقیقه بامداد بلیط گرفتم
دیگه مونده وسائلم را بریزم تو ساک تا شب و راه بیفتم و صبح تهران پیاده شم
حس خیلی خوبی در جریانه فردا اینموقع رسیدیم قزوین
فردا این موقع من دارم فکر میکنم که شما قزوین هستید، چه صبحانه ای تو راه بزنید بگید وبخندید بارون امین رستمی هم که مدیونیش رو گذاشتم
به همتون خوش بگذره، قدر این روزها رو بدانید
هرکه را دیدم از مجنون و عشقش قصه گفت
کاش میگفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت
کاش میگفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت