امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امیتازات : 3.22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
وقتی فهمیدین ام اس دارین چه احساسی پیدا کردین؟(و کی بهتون گفت)
وقتی جواب ام آر آی رو بردم پیش دکتر در عرض 30 ثانیه بی درنگ برام 12 تا کورتون نوشت و چیزی نگفت
خواهرم که پزشکه جواب رو دید و اصلا حواسش نبود من خواهرش هستم مثل وقتی که داره با همکارش مشورت می کنه گفت توی ریپورت نوشته مشکوک به ام اس
بابام سریع ورق رو از دستش گرفت بهش گفت تو که هنوز جوجه دکتری

من بودم که با بهت بهشون نگاه می کردم

از اون موقع تا یک هفته روزی 2 با باید می رفتم بیمارستان هر بار 2 ساعت زیر سرم بودم ... هر دفعه هم به خاطر نازک بودن رگ هام مجبور می شدن 2 بار سوزن رو بزنن تا یکیش بگیره ....
هر کسی می یومد سرم رو برام وصل کنه می پرسید ام اس داری؟؟ بابام هم سریع می گفت نه یه التهاب جزءیه

پدرم نمی ذاشت با بیمارای دیگه که میومدن اونجا کورتون می زدن حرف بزنم جون می دونست اونا ام اس دارن
وقتی کورتونا تموم شد رفتیم پیش دکتر
اونجا بود که دیگه خودم به دکتر گفتم : از اینکه باهام صادق نیستین دارم عذاب می کشم ...هم شما هم بابام!! راستشو بگید مشکل من چه ربطی به ام اس داره ؟؟

دکتر باز هم اعتراف نکرد و گفت ام اس یکی از گزینه های مشکوکه

بالاخره من که فهمیدم ام اس دارم ولی اعتمادم رو به همه ی دکترا از دست دادم ....
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
 تشکر شده توسط : minoshka , nahid , coffeedot , دربند , الهام ج , برگ 7 , maedeh , visko
  


پیام های داخل این موضوع
RE: وقتی فهمیدین ام اس دارین چه احساسی پیدا کردین؟(و کی بهتون گفت) - توسط hania - 2013/10/11, 11:21 AM



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
64 مهمان