امتیاز موضوع:
  • 9 رأی - میانگین امیتازات : 3.22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
وقتی فهمیدین ام اس دارین چه احساسی پیدا کردین؟(و کی بهتون گفت)
(2013/10/09, 06:39 PM)راز نوشته است: وقتی ازبیمارستان تاخونه می اومدم فقط اشک می ریختم اسمون برام یه رنگ دیگه بود خیابونی که تادیروز میدیدم برام قشنگ بود اون روز برام زشت وبی روح بودجالب تراینجاست که من تا اون روز ام اس رو اصلانمیشناختم وقتی بیمارستان رفتم بابهترشدنه حالم ,ای.....بابیماریم کم کم کنار اومدم..

چه جالب منم وقتی از مطب بیرون اومدم و شک کردم به ام اس، یه جوری به آسمون و خیابون نگاه می کردم که انگار من مسافرم و اینا دیگه مال من نیست . از خدا هم شاکی بودم !confusedconfused آخه تصورم از ام اس ناتوانی تدریجی تا مرگ بود! نمیدونم از کجا این شناخت غلط رو پیدا کرده بودم ! confused2 با یه بیماری دیگه اشتباه گرفته بودم ، شاید الانم خیلی از مردم این اشتباه رو بکنن و با ای ال اس اشتباه بگیرن !confusedconfused
چشم ها را بـایـد شست  . ، . جـــور دیـگـر بـایــد دیـــد
 تشکر شده توسط : spring , minoshka , zohaa , الهام ج , maedeh , baharan
  


پیام های داخل این موضوع
RE: وقتی فهمیدین ام اس دارین چه احساسی پیدا کردین؟(و کی بهتون گفت) - توسط nahid - 2013/10/10, 06:04 PM



کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
47 مهمان