2010/09/13, 11:21 AM
(2010/09/13, 11:10 AM)nazaninn نوشته است: مرجان جون چرا اين حس و به خودت القا مي كنيمرسی نازنین جونم باور کن خودمم حتی همین الان که سنگینی پای چپمو دارم احساس میکنم همش به خودم میگم اینا فقط واسه تلقین کردن و فکر خیاله و هیچ دلیل دیگه ای نداره. ولی خب کنجکاویه دیگه کاریش نمیشه کرد
اينا واسه اينه كه اين مدت زياد به اين مسئله فكر كردي و خودت و همسرت رو با بقيه داري مقايسه مي كنيد
همسرت كه خدا رو شكر نرمال بوده يعني در حال حاضر ام اس نداره ايشالله كه از اين به بعد هم نرمال باشه
و اما خودت اينجوريا هم نيست كه فكر كني هر مور موري و هر بي حسي و هر گز گزي و هر تاري و هر كدوم ديگه از اينوع علائم مربوط به ام اس باشه چه خفيفش چه شديدش
اين حالتها حتما مال استرسيه كه اين مدت داشتي و يه جور هماهنگيه جو با خودته عزيز دلم يه چيزي دوستانه ميگم بهت اگه احساس مي كني كه اينجا روت تاثير ميزاره و ميخواي واسه خودت فكر و خيال درست كني ببوس بزار كنار
البته من كسي نيستم كه كه نصيحتت كنم ولي جدي بگير يه توصيست چون احساس ميكنم خيلي سريع محيط روت تاثير ميزاره
خدا رو شكر نرمالي همخودت هم همسرت پس بچسب به زندگيت و نگران هيچي هم نباش

ولی حالا اومدیمو 1% منم ام اس داشتم. خیلی بده دارین به این زودی بیرونم میکنینا
