2013/10/04, 03:31 PM
من ده سال پيش از ms چيزي نميدونستم ...من با برادرو مادرمو داييم رفتيم دكتر ..دكتر كه m r i ديد گفت فكر كن تو صورتت جوش زده ولي اين سري تو مغزت زده...مامان بهش گفت مريضيش چيه ..دكتر گفت ms ..مامان گفت چه جور مريضيه .. اونم نه گذاشت نه برداشت به يه دختره 16 ساله گفت آخرش اينه كه رو ويلجر بشيني.... اون موقع دنيا رو سرم خراب شد .. خندم رو لبم خشك شد ... الان كه الانه با مريضيم كنار نيومدم ...ازش فرار ميكنم ....
فقط همينو بس..............
فقط همينو بس..............