(2013/08/25, 11:17 AM)عمومهربان نوشته است: سلام دوستان
برخورد یک پدر مهربان با دخترش که مبتلا به بیماری ام اس میباشد بایستی چگونه باشد
از هر نظری که فکر میکنید مفید و موثرتر برای بهبودی و آرامش او است .
ممنونم
یه سوال، چرا این مساله فقط در مورد پدر ودختر مطرح شده، چرا نگفتین برخورد یک مادر وپدر مهربان با فرزندش که مبتلا به بیماری ام اس میباشد بایستی چگونه باشد
(2013/08/25, 11:34 AM)neda.n نوشته است: زندگیه شلوغ و پر کار اجتماعی اتفاقا برای بیمار ام اس خیلی هم خوبه فقط باید قدرت مدیریت خستگی و استرس رو در خودش ایجاد کنه .
ندا جان با این حرفت 100% موافقم
وقتی چیزهای دیگه ای باشه که ذهن رو مشغول کنه به صورت طبیعی کمتر به بیماری فکر میشه ونکته مثبت دیگه ش هم اینه که هر لحظه داری به خودت وبقیه ثاابت می کنی من هم هستم، با ام اس یا بی ام اس!
در ضمن اون نکته "قدرت مدیریت خستگی و استرس" هم خیلی به جا بهش اشاره شده، مرسی...
اما در مورد اصل سوال...
عادی بودن (مثل همیشه بودن) از هر چیزی مهمتره و البته محبت های پنهان!
اینکه پدر من ممکنه روزنامه ای که مطلبی در مورد ام اس نوشته رو برا من بیاره، ولی اون رو همونجوری به من میده که یه مطلب در مورد معماری بخواد بهم نشون بده
یا حتی نگرانیش وقتی میگه آفتاب برات خوب نیست، مثل وقتی باشه که میگه بابا سرماخوردی، جلو کولر نشین!
...
خدا سایه همه پردها ومادرها رو برامون نگهداره
بیشتر از ما درگیرن وبیشتر از ما غصه می خورن...
چقدر شعـــــــر نوشتیم برای باران
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود
غافل از آن دل دیوانه که بارانی بود