2013/08/08, 01:08 PM
از صبح که بیدار شدم همش دلم با بچه های کوهنورده...دلم میخواست حتما برم بدرقه شون...ولی برنامه هام جور نبود
بقول سجاد تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که برای سلامتیشون دعا کنیم...5تا آیه الکرسی خوندم و فوت کردم به سمت تهران...بدرقه راهتون
یه دنیا افتخارید...این کار خیلی ارزش داره.....نمیدونم چه جوری باید احساسمو ابراز کنم
بقول سجاد تنها کاری که میتونیم بکنیم اینه که برای سلامتیشون دعا کنیم...5تا آیه الکرسی خوندم و فوت کردم به سمت تهران...بدرقه راهتون
یه دنیا افتخارید...این کار خیلی ارزش داره.....نمیدونم چه جوری باید احساسمو ابراز کنم
شانه ات کو ؟
دنیایم باز به هم ریخته ...
دنیایم باز به هم ریخته ...