وقتی بابام جواب اولین mri رو گرفت اومد خونه رفت تو اتاق دراز کشید دستش رو گذاشته بود روی سرش به سقف زل زده بود گفتم بابا جوابش چی بود؟الکی گفت mri سوخته بود باید یبار دیگه بدی
تعجب کردم گفت سوخته
بعد فردا رفتم mri دومی رو که بدم mri اولی رو تو ماشین دیدم جوابش رو خوندم نوشته بود ضایعات متعدد تعداد پلاکها بیش از 9 تا و ....
دو زاریم افتاد ولی به رو خودم نیوردم وقتی mri دومی رو گرفتم بابام دلش نیومد بهم بگه رفتم پیش دکترم اون گفت ام اس داری زیاد جا نخوردم چون داداشمم 10 سال ام اس داره انگار عادی بود واسم
ولی بعدش فهمیدم ام اس چیه تا 3 ماه هرشب گریه کردم
ولی الان توپم
تعجب کردم گفت سوخته
بعد فردا رفتم mri دومی رو که بدم mri اولی رو تو ماشین دیدم جوابش رو خوندم نوشته بود ضایعات متعدد تعداد پلاکها بیش از 9 تا و ....
دو زاریم افتاد ولی به رو خودم نیوردم وقتی mri دومی رو گرفتم بابام دلش نیومد بهم بگه رفتم پیش دکترم اون گفت ام اس داری زیاد جا نخوردم چون داداشمم 10 سال ام اس داره انگار عادی بود واسم
ولی بعدش فهمیدم ام اس چیه تا 3 ماه هرشب گریه کردم
ولی الان توپم
گاهی مرا یاد کن...
من همانم که اگر ساعتی از من بی خبر بودی آسمان را به زمین میدوختی
من همانم که اگر ساعتی از من بی خبر بودی آسمان را به زمین میدوختی