سجاد ممنون از اینکه اسمشو پیدا کردی چه اسم قشنگی! عین ماه هم می مونه آخه.
آره از بوی خوشش هرچی بگم کم گفتم. اون روز که اولیش باز شده بود، وقتی رفتم تو بالکن احساس کردم یکی از همسایه ها ادکلن زده بوده از تو حیاط رد شده، بوش پیچیده، نگو بوی این گُله بود. نزدیکش که شدم دیدم اینه که اون بو رو می داد. وقتی شروع می کنه از غنچه زدن تا باز شدن یاد شازده کوچولو می افتم. کلی با ناز و عشوه انقده طول می کشه تا باز بشه. حیف و صد حیف که عمرش خیلی کوتاست. وقتی باز می شه عمرش فقط از وقت غروب و تاریکی هواست تا ظهر فردا وقتی آفتاب می زنه تو سرش. در مورد بذرشم به خدا دارم دنبالش می گردم هنوز پیداش نکردم. اگه پیداش نشد مجبورید صبر کنید تا از این بوته ها بذر بگیرم و به دستتون برسونم البته اگه تا اون موقع از جایی پیدا نکرده باشید. یه چیزی هم بگم اگه اینو تو یه فضای باز تر منظورم باغی یا باغچه ای بکارید به اندازه یه درختچه می شه و یه خروار گل می ده. تو همین گلدون سه بوته دیگه هم در اومده اما مثل اینکه این که تکیه به این بزرگی شده و گل داده حالا اونا هم شاید گل دادند. فقط می دونم که بذرش رو یه جایی قایم کردم از ترس اینکه نکنه یه وقت کسی بیاد اینجا و بگه اینا چه خوشگله بعد مامان ورداره بده بهشون بگه اینا بذرشه ببرید شما هم بکارید. آخه مامان من از این کارا زیاد می کنه.
آره از بوی خوشش هرچی بگم کم گفتم. اون روز که اولیش باز شده بود، وقتی رفتم تو بالکن احساس کردم یکی از همسایه ها ادکلن زده بوده از تو حیاط رد شده، بوش پیچیده، نگو بوی این گُله بود. نزدیکش که شدم دیدم اینه که اون بو رو می داد. وقتی شروع می کنه از غنچه زدن تا باز شدن یاد شازده کوچولو می افتم. کلی با ناز و عشوه انقده طول می کشه تا باز بشه. حیف و صد حیف که عمرش خیلی کوتاست. وقتی باز می شه عمرش فقط از وقت غروب و تاریکی هواست تا ظهر فردا وقتی آفتاب می زنه تو سرش. در مورد بذرشم به خدا دارم دنبالش می گردم هنوز پیداش نکردم. اگه پیداش نشد مجبورید صبر کنید تا از این بوته ها بذر بگیرم و به دستتون برسونم البته اگه تا اون موقع از جایی پیدا نکرده باشید. یه چیزی هم بگم اگه اینو تو یه فضای باز تر منظورم باغی یا باغچه ای بکارید به اندازه یه درختچه می شه و یه خروار گل می ده. تو همین گلدون سه بوته دیگه هم در اومده اما مثل اینکه این که تکیه به این بزرگی شده و گل داده حالا اونا هم شاید گل دادند. فقط می دونم که بذرش رو یه جایی قایم کردم از ترس اینکه نکنه یه وقت کسی بیاد اینجا و بگه اینا چه خوشگله بعد مامان ورداره بده بهشون بگه اینا بذرشه ببرید شما هم بکارید. آخه مامان من از این کارا زیاد می کنه.
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش