2010/07/31, 09:57 PM
سلام
خوب من از بیشتر شماها سابقه دار تر هستم.اولش کسی که ms میگیره یه جور حالت بهت زدگی و نا امیدی پیدا میکنه.بعد یواش یواش عادت می کنه.من الان بهش تا حدی عادت کردم.البته این موضوع مغایرتی با این نداره که بگم مهمان هست یا خدا به من داده طوری که دیدم در این سایت برخی نوشتن.مهمان نیست.خدا ندادش .در اثر بی توجهی خودم گرفتم.حتی مهمان نا خوانده نیست.غاصب هست.من که دعوتش نکردم.خودش اومد داخل بدنم.خاطرات؟خاطره خوبی ازش ندارم.احتمال باعث شده من تمام وقت در حال خواندن و یادگیری باشم.ضمن این که چیزهای زیادی در این مدت آموختم ولی دریک زمینه هم روش رو کم کردم.ms در دراز مدت مدت و حتی کوتاه مدت روی حافظه اثر میذاره.من خودم یادم می اید که چند سال قبل حافظه ام مشکل پیدا کرده بود تا حدی و این رو در مورد دیگران هم میبینم.اولش فکر می کردم که همزمان آلزایمر هم دارم.این قدر خوندم و از فکرم استفا ده کردم که ناچار شد دمش بزاره رو کولش و از یک جبهه عقبنشینی کنه .نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
الان هم هنوز در حال کشتی گرفتن با همیم.با این که خیلی ازم جلو افتاده در اثر غفلت خودم.ولی من همواره منتظرم که یه جا اشتباه کنه تا من ضربه فنیش کنم.
خوب من از بیشتر شماها سابقه دار تر هستم.اولش کسی که ms میگیره یه جور حالت بهت زدگی و نا امیدی پیدا میکنه.بعد یواش یواش عادت می کنه.من الان بهش تا حدی عادت کردم.البته این موضوع مغایرتی با این نداره که بگم مهمان هست یا خدا به من داده طوری که دیدم در این سایت برخی نوشتن.مهمان نیست.خدا ندادش .در اثر بی توجهی خودم گرفتم.حتی مهمان نا خوانده نیست.غاصب هست.من که دعوتش نکردم.خودش اومد داخل بدنم.خاطرات؟خاطره خوبی ازش ندارم.احتمال باعث شده من تمام وقت در حال خواندن و یادگیری باشم.ضمن این که چیزهای زیادی در این مدت آموختم ولی دریک زمینه هم روش رو کم کردم.ms در دراز مدت مدت و حتی کوتاه مدت روی حافظه اثر میذاره.من خودم یادم می اید که چند سال قبل حافظه ام مشکل پیدا کرده بود تا حدی و این رو در مورد دیگران هم میبینم.اولش فکر می کردم که همزمان آلزایمر هم دارم.این قدر خوندم و از فکرم استفا ده کردم که ناچار شد دمش بزاره رو کولش و از یک جبهه عقبنشینی کنه .نابرده رنج گنج میسر نمی شود.
الان هم هنوز در حال کشتی گرفتن با همیم.با این که خیلی ازم جلو افتاده در اثر غفلت خودم.ولی من همواره منتظرم که یه جا اشتباه کنه تا من ضربه فنیش کنم.
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد