2013/06/01, 03:04 PM
نظراتون رو خوندم بچه ها ولی شک نکنید که خمیرمایه اصلی ام اس استرسه. حالا اگه یه بچه ی چهار پنج ساله ام اس می گیره و استناد شما اینه که اون استرس نداره قبول حرف شما درست اما پدر و مادرش چی اونا استرس نداشتند و ندارند؟ اینکه من یه دختری بودم که ویژگی بارزم خنده و پر انرژی بودنم بوده و همه با دیدن صورتم بهم می گفتند تو چقدر خونسردی و از این حرفا دلیل بر بی استرس بودنم نیست. من هیچوقت خاطرات شیرین بمباران رو یادم نمی ره. گفتم شیرین چون الان انقده اوضاع به هم ریخته است که می گم صد رحمت به اون روزگار. من تو شهری بزرگ شدم که دوزار مساحتش بود اما روزی بیست دفعه جولانگاه هواپیماهای عراقی بود. فکرشو بکنید هواپیماها انقده به ما نزدیک می شدند که خلباناش رو می دیدیم. برای همین از فیلم ملکه خوشم نیومد. یادم نمی ره که وقتی بمبارانها شدت زیادی گرفت و ما پناه اورده بودیم تهران خونه ی اقوام، منزل یکی از بستگانم نزدیک فرودگاست، سر سفره ناهار بودیم که یهو صدای یه هواپیما اومد منم پشقابم رو برداشتم که فرار کنم که اشک عموی خدا بیامرزم از دیدن اون صحنه دراومد. حالا شما بگید خمیر مایه ام اس چیه؟ داشتن استرس پدر و مادر تو ابتلای فرزند بی تاثیره؟
وقتی تنها شدی تنها تر از تمام غریبان روزگار
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش
از قیل و قال حادثه باری دلت گرفت
بر خویش تکیه کن برعرش