2010/07/24, 05:33 PM
افسردگي هم، زنانه و مردانه دارد
افسردگي را به خاطر شيوع زيادش گاهي سرماخوردگي روان ناميده اند، اما افسردگي دست كم از دو جنبه ي مهم با سرماخوردگي متفاوت است. افسردگي بدون درمان پس از يك هفته برطرف نمي شود و همچنين مردان و زنان را به يك ميزان و به يك شيوه مبتلا نمي كند. گر چه معمولا توجه ها به علل و عواقب ميزان بالاتر افسردگي در زنان معطوف بوده است، اين عارضه مشكلات خاصي را هم براي مردان ايجاد مي كند.
بررسي دو قلو ها و كودكان به فرزندي پذيرفته شده نشان مي دهد كه افسردگي به طور يكسان در هر دو جنس به ارث مي رسد. يك مرد افسرده و يك زن افسرده به ميزان يكسان احتمال دارد كه پدر يا مادري افسرده داشته باشند.
اما بررسي هاي اخير بيانگر چند تفاوت ميان زنان و مردان از لحاظ عوامل خطرساز براي افسردگي است. در مردان و نه در زنان، خطر ژنتيكي ابتلا به افسردگي با خطر ژنتيكي ابتلا به اضطراب و اختلالات كرداري همراهي دارد. اعتماد به نفس پايين و از دست دادن پدر يا مادر در دوران كودكي نيز با افسردگي مردان بيشتر مرتبط است تا افسردگي زنان.
افسردگي، تقصير هورمون ها است؟
مهم ترين شاهد در مورد علت تفاوت شيوع افسردگي در مردان و زنان اين است كه زنان تنها در سال هاي باروري شان، يعني از دوران بلوغ تا يائسگي نسبت به مردان بيشتر مستعد ابتلا به افسردگي هستند.
سوال اين است كه اين شاهد را چگونه تفسير كنيم؟ مظنون آشكار، هورمون هاي جنسي زنانه است.
يك نظريه اين است كه زنان به اين خاطر بيشتر در معرض افسردگي هستند كه در بدن آن ها ميان هورمون هاي استرس و هورمون هاي جنسي تداخل هايي مشكل آفرين ايجاد مي شود. در شخصي كه تحت استرس است، استروژن باعث ايجاد افسردگي و اضطراب مي شود و تستوسترون عمل عكس را انجام مي دهد. شايد به همين علت باشد كه مردان ظاهرا از لحاظ جسمي نسبت به زنان كمتر دستخوش عواطف مي شوند. برخي از پژوهش ها نشان داده اند در صورتي كه تنها علايمي مانند غمگيني، نوميدي و احساس گناه به حساب آيد، ميزان افسردگي در ميان زنان و مردان مشابه مي شود. اين تفاوت ناشي از زيادي علايم جسمي افسردگي مانند خستگي، تشويش، بي خوابي يا پُرخوابي و بي اشتهايي يا پُرخوري در زنان است.
به غير از عوامل هورموني، تاثيرات فرهنگي و تقاضاهاي اجتماعي هم در اين تفاوت شيوع افسردگي بين زن و مرد نقش دارند. وظيفه مراقبت از فرزندان و خطرات عاطفي مربوط به آن عمدتا به دوش زنان مي افتد. در نوجواني، دختران شروع به نشان دادن اعتماد به نفس كمتر و احساس گناه بيشتر نسبت به پسران مي كنند. برخي از دانشمندان اعتقاد دارند كه ميزان افسردگي در زنان با تغيير مقام اجتماعي آن ها تغيير مي كند. بررسي در برخي از گروه هاي اجتماعي كه برابري زن و مرد در آن ها ايجاد شده است، مثلا دانشجوبان كالج از طبقه اجتماعي مشابه كه در خوابگاهي مشابهي زندگي مي كردند، تفاوتي را در ميزان افسردگي زنان و مردان نشان نداد.
پيامدهاي افسردگي در مردان
ميزان نسبي پايين تر افسردگي مردان ممكن است يك خطاي تشخيصي باشد. اغلب گفته مي شود كه مردان دوست ندارند حتي نزد خودشان قبول كنند كه افسرده هستند. آن ها ممكن است احساس كنند كه نشان دادن احساس نوميدي يا ترديد نسبت به خود، نشان ضعف است يا با مردانگي آن ها تناقض دارد. آن ها ممكن است بترسند در صورتي كه كارفرما يا همكاران شان اين موضوع را بفهمند، چه اتفاقي ممكن است رخ دهد. بنابراين آن ها سكوتي غمگينانه را انتخاب مي كنند يا به " نشانگان افسردگي مردانه " مبتلا مي شوند كه در آن افسردگي به شكل خشم، تحريك پذيري يا سوء مصرف مواد مخدر تظاهر مي كند.
از آن جايي كه اين مردان به دنبال درمان نمي روند، افسردگي آن ها هرگز تشخيص داده و ثبت نمي شود.
البته اكراه مردان از پذيرفتن احساسات شان ممكن است تمام تفاوت ميان مردان و زنان از لحاظ شيوع افسردگي را توجيه نكند زيرا بررسي ها نشان مي دهند كه حتي در ميان افرادي كه به دنبال درمان پزشكي افسردگي شان نمي روند، شيوع افسردگي در زنان بيش از مردان است. افسردگي در مردان از دو جنبه كه هر دوي آن ها با ميزان بالاتر مرگ و مير در مردان ارتباط دارند، ممكن است نسبت به افسردگي در زنان بيماري وخيم تري باشد.
افسردگي عامل خطرساز اصلي براي خودكشي است و مردان چهار بار بيشتر نسبت به زنان ممكن است به علت افسردگي دست به خودكشي بزنند و در سنين بالاتر ميزان خودكشي در مردان 10 برابر زنان مي شود.
يك دليل اين ميزان بالاتر خودكشي، ممكن است اكراه مردان نسبت به بيان احساسات شان و درخواست نكردن كمك هنگام نااميدي باشد.
يك مشكل مرگبار ديگر در مردان مبتلا به افسردگي بيماري قلبي عروقي است. افسردگي بر فشار خون، لخته شدن خون و دستگاه ايمني اثر مي گذارد. افسردگي يك عامل خطرساز شناخته شده براي بيماري عروق كرونري قلب، حمله قلبي و سكته مغزي است. مردان به خصوص مستعد اين بيماري ها هستند زيرا حتي در شرايط عادي هم به ميزان بالاتر و در سنين پايين تر نسبت به زنان به اين بيماري ها مبتلا مي شوند.
تستوسترون و افسردگي
افسردگي به خودي خود اثرات مخربي بر كاركرد جنسي به جاي مي گذارد. حدود 40 درصد مردان در سنين 40 تا 60 سال ممكن است درجاتي از اختلال نعوظ را تجربه كنند و افسردگي يك علت شايع اين مشكل است. يك علت شايع ديگر ميزان پايين تستوسترون، هورمون جنسي مردانه است كه در 25 تا 55 درصد مردان بالاي 50 سال و 75 درصد مردان بالاي 70 سال رخ مي دهد.
كمبود تستوسترون ممكن است به علايم خفيف تا متوسط افسردگي بينجامد و بنابراين ممكن است يك چرخه علت و معلولي پيچيده ميان افسردگي، ميزان پايين تستوسترون و اختلال نعوظ وجود داشته باشد كه گاهي بيماري هاي جسمي فرد و داروهايي كه براي آن ها مصرف مي كند نيز آن را پيچيده تر مي كند. براي مثال داروهاي ديابت و فشار خون بالا عوارض جانبي جنسي دارند.
در برخي از مردان، درمان با تستوسترون ممكن است هم به درمان افسردگي و هم كاركرد جنسي آن ها كمك كند. البته مصرف درازمدت تستوسترون هم با عوارض خاص خود همراه است.
سه تفاوت افسردگي هاي مذكر و مؤنث
1- افسردگي مردان اغلب تشخيص داده نشده باقي مي ماند؛ مثلا به اين دلايل: اكراه از بحث كردن در مورد علايم افسردگي، بيماري رواني را به عنوان تهديدي براي مردانگي به حساب آوردن، مقاومت در برابر درمان هاي افسردگي.
2- مردان و زنان ممكن است علايم افسردگي متفاوتي را تجربه كنند. علايم افسردگي در مردان ممكن است با احتمال بيشتري به اين اشكال بروز كند:
رفتار خشونت آميز، خشمگين شدن نامتناسب، رفتارهاي گريز مانند مشغول كردن بيش از حد خود در كار يا ورزش، دست زدن به رفتارهاي پُرخطر مانند رانندگي بي احتياط، بي بند و باري جنسي و افكار خودكشي.
3- مردان افسرده با احتمال بيشتري نسبت به زنان افسرده خودكشي مي كنند. گر چه زنان بيش از مردان اقدام به خودكشي مي كنند، اما مردان با احتمال بيشتري در خودكشي موفق مي شوند كه اين سه علت در آن دخيل هستند:
مردان از روش هايي استفاده مي كنند كه مرگبارتر است؛ سريع تر به افكار خودكشي شان عمل مي كنند و همچنين نشانه هاي هشداردهنده كمتري به اطرافيان بروز مي دهند.
منبع: Harvard Men,s Health Watch
افسردگي را به خاطر شيوع زيادش گاهي سرماخوردگي روان ناميده اند، اما افسردگي دست كم از دو جنبه ي مهم با سرماخوردگي متفاوت است. افسردگي بدون درمان پس از يك هفته برطرف نمي شود و همچنين مردان و زنان را به يك ميزان و به يك شيوه مبتلا نمي كند. گر چه معمولا توجه ها به علل و عواقب ميزان بالاتر افسردگي در زنان معطوف بوده است، اين عارضه مشكلات خاصي را هم براي مردان ايجاد مي كند.
بررسي دو قلو ها و كودكان به فرزندي پذيرفته شده نشان مي دهد كه افسردگي به طور يكسان در هر دو جنس به ارث مي رسد. يك مرد افسرده و يك زن افسرده به ميزان يكسان احتمال دارد كه پدر يا مادري افسرده داشته باشند.
اما بررسي هاي اخير بيانگر چند تفاوت ميان زنان و مردان از لحاظ عوامل خطرساز براي افسردگي است. در مردان و نه در زنان، خطر ژنتيكي ابتلا به افسردگي با خطر ژنتيكي ابتلا به اضطراب و اختلالات كرداري همراهي دارد. اعتماد به نفس پايين و از دست دادن پدر يا مادر در دوران كودكي نيز با افسردگي مردان بيشتر مرتبط است تا افسردگي زنان.
افسردگي، تقصير هورمون ها است؟
مهم ترين شاهد در مورد علت تفاوت شيوع افسردگي در مردان و زنان اين است كه زنان تنها در سال هاي باروري شان، يعني از دوران بلوغ تا يائسگي نسبت به مردان بيشتر مستعد ابتلا به افسردگي هستند.
سوال اين است كه اين شاهد را چگونه تفسير كنيم؟ مظنون آشكار، هورمون هاي جنسي زنانه است.
يك نظريه اين است كه زنان به اين خاطر بيشتر در معرض افسردگي هستند كه در بدن آن ها ميان هورمون هاي استرس و هورمون هاي جنسي تداخل هايي مشكل آفرين ايجاد مي شود. در شخصي كه تحت استرس است، استروژن باعث ايجاد افسردگي و اضطراب مي شود و تستوسترون عمل عكس را انجام مي دهد. شايد به همين علت باشد كه مردان ظاهرا از لحاظ جسمي نسبت به زنان كمتر دستخوش عواطف مي شوند. برخي از پژوهش ها نشان داده اند در صورتي كه تنها علايمي مانند غمگيني، نوميدي و احساس گناه به حساب آيد، ميزان افسردگي در ميان زنان و مردان مشابه مي شود. اين تفاوت ناشي از زيادي علايم جسمي افسردگي مانند خستگي، تشويش، بي خوابي يا پُرخوابي و بي اشتهايي يا پُرخوري در زنان است.
به غير از عوامل هورموني، تاثيرات فرهنگي و تقاضاهاي اجتماعي هم در اين تفاوت شيوع افسردگي بين زن و مرد نقش دارند. وظيفه مراقبت از فرزندان و خطرات عاطفي مربوط به آن عمدتا به دوش زنان مي افتد. در نوجواني، دختران شروع به نشان دادن اعتماد به نفس كمتر و احساس گناه بيشتر نسبت به پسران مي كنند. برخي از دانشمندان اعتقاد دارند كه ميزان افسردگي در زنان با تغيير مقام اجتماعي آن ها تغيير مي كند. بررسي در برخي از گروه هاي اجتماعي كه برابري زن و مرد در آن ها ايجاد شده است، مثلا دانشجوبان كالج از طبقه اجتماعي مشابه كه در خوابگاهي مشابهي زندگي مي كردند، تفاوتي را در ميزان افسردگي زنان و مردان نشان نداد.
پيامدهاي افسردگي در مردان
ميزان نسبي پايين تر افسردگي مردان ممكن است يك خطاي تشخيصي باشد. اغلب گفته مي شود كه مردان دوست ندارند حتي نزد خودشان قبول كنند كه افسرده هستند. آن ها ممكن است احساس كنند كه نشان دادن احساس نوميدي يا ترديد نسبت به خود، نشان ضعف است يا با مردانگي آن ها تناقض دارد. آن ها ممكن است بترسند در صورتي كه كارفرما يا همكاران شان اين موضوع را بفهمند، چه اتفاقي ممكن است رخ دهد. بنابراين آن ها سكوتي غمگينانه را انتخاب مي كنند يا به " نشانگان افسردگي مردانه " مبتلا مي شوند كه در آن افسردگي به شكل خشم، تحريك پذيري يا سوء مصرف مواد مخدر تظاهر مي كند.
از آن جايي كه اين مردان به دنبال درمان نمي روند، افسردگي آن ها هرگز تشخيص داده و ثبت نمي شود.
البته اكراه مردان از پذيرفتن احساسات شان ممكن است تمام تفاوت ميان مردان و زنان از لحاظ شيوع افسردگي را توجيه نكند زيرا بررسي ها نشان مي دهند كه حتي در ميان افرادي كه به دنبال درمان پزشكي افسردگي شان نمي روند، شيوع افسردگي در زنان بيش از مردان است. افسردگي در مردان از دو جنبه كه هر دوي آن ها با ميزان بالاتر مرگ و مير در مردان ارتباط دارند، ممكن است نسبت به افسردگي در زنان بيماري وخيم تري باشد.
افسردگي عامل خطرساز اصلي براي خودكشي است و مردان چهار بار بيشتر نسبت به زنان ممكن است به علت افسردگي دست به خودكشي بزنند و در سنين بالاتر ميزان خودكشي در مردان 10 برابر زنان مي شود.
يك دليل اين ميزان بالاتر خودكشي، ممكن است اكراه مردان نسبت به بيان احساسات شان و درخواست نكردن كمك هنگام نااميدي باشد.
يك مشكل مرگبار ديگر در مردان مبتلا به افسردگي بيماري قلبي عروقي است. افسردگي بر فشار خون، لخته شدن خون و دستگاه ايمني اثر مي گذارد. افسردگي يك عامل خطرساز شناخته شده براي بيماري عروق كرونري قلب، حمله قلبي و سكته مغزي است. مردان به خصوص مستعد اين بيماري ها هستند زيرا حتي در شرايط عادي هم به ميزان بالاتر و در سنين پايين تر نسبت به زنان به اين بيماري ها مبتلا مي شوند.
تستوسترون و افسردگي
افسردگي به خودي خود اثرات مخربي بر كاركرد جنسي به جاي مي گذارد. حدود 40 درصد مردان در سنين 40 تا 60 سال ممكن است درجاتي از اختلال نعوظ را تجربه كنند و افسردگي يك علت شايع اين مشكل است. يك علت شايع ديگر ميزان پايين تستوسترون، هورمون جنسي مردانه است كه در 25 تا 55 درصد مردان بالاي 50 سال و 75 درصد مردان بالاي 70 سال رخ مي دهد.
كمبود تستوسترون ممكن است به علايم خفيف تا متوسط افسردگي بينجامد و بنابراين ممكن است يك چرخه علت و معلولي پيچيده ميان افسردگي، ميزان پايين تستوسترون و اختلال نعوظ وجود داشته باشد كه گاهي بيماري هاي جسمي فرد و داروهايي كه براي آن ها مصرف مي كند نيز آن را پيچيده تر مي كند. براي مثال داروهاي ديابت و فشار خون بالا عوارض جانبي جنسي دارند.
در برخي از مردان، درمان با تستوسترون ممكن است هم به درمان افسردگي و هم كاركرد جنسي آن ها كمك كند. البته مصرف درازمدت تستوسترون هم با عوارض خاص خود همراه است.
سه تفاوت افسردگي هاي مذكر و مؤنث
1- افسردگي مردان اغلب تشخيص داده نشده باقي مي ماند؛ مثلا به اين دلايل: اكراه از بحث كردن در مورد علايم افسردگي، بيماري رواني را به عنوان تهديدي براي مردانگي به حساب آوردن، مقاومت در برابر درمان هاي افسردگي.
2- مردان و زنان ممكن است علايم افسردگي متفاوتي را تجربه كنند. علايم افسردگي در مردان ممكن است با احتمال بيشتري به اين اشكال بروز كند:
رفتار خشونت آميز، خشمگين شدن نامتناسب، رفتارهاي گريز مانند مشغول كردن بيش از حد خود در كار يا ورزش، دست زدن به رفتارهاي پُرخطر مانند رانندگي بي احتياط، بي بند و باري جنسي و افكار خودكشي.
3- مردان افسرده با احتمال بيشتري نسبت به زنان افسرده خودكشي مي كنند. گر چه زنان بيش از مردان اقدام به خودكشي مي كنند، اما مردان با احتمال بيشتري در خودكشي موفق مي شوند كه اين سه علت در آن دخيل هستند:
مردان از روش هايي استفاده مي كنند كه مرگبارتر است؛ سريع تر به افكار خودكشي شان عمل مي كنند و همچنين نشانه هاي هشداردهنده كمتري به اطرافيان بروز مي دهند.
منبع: Harvard Men,s Health Watch