2013/05/03, 10:41 PM
سر آخر هیچ کدومشون توان بغل کردن همدیگر را موقع خداحافظی نداشتن!هرچند احساس میکردم اون هیجان عاطفی بین بچه ها به شدت بالاست و گیرا،هرچند به نظرم همه شون کلی بغل و بوس برای هم داشتن!!!
می دیدم چطور نفس های عمیق می کشن و بعد یهو انتشار یه لبخند به فرد روبرویی با نگاهی که بگه نگران نباش من هستم!
حالا من یه نفس عمیق می کشم و خوشحالم
از لحظه هایی که مشوق دست بزن و مجلس گرم کن
دوستانی بودم که لحظه های بزرگی ررا با همکاری همدگیه رقم زدند

می دیدم چطور نفس های عمیق می کشن و بعد یهو انتشار یه لبخند به فرد روبرویی با نگاهی که بگه نگران نباش من هستم!
حالا من یه نفس عمیق می کشم و خوشحالم
از لحظه هایی که مشوق دست بزن و مجلس گرم کن

آغاز به مردن می کنی
اگرهمیشه از یک راه تکراری بروی...
اگرهمیشه از یک راه تکراری بروی...